محل تبلیغات شما

و اینک آخرالزمان



بسم الله الرحمن الرحیم

 


کتاب پروژه نجات ؛

صفحات 40 و 41


الف)آلودگی هوا          

یکی ازدردسرهایی که نوع بشر _علی الخصوص طی چندسال اخیر_ به شکل مستقیم با آن روبرو بودهاست، مسئله آلودگی هواست!       
البته آلودگی هوا از همان اوایل سده بیستم که مصرف سوخت های فسیلی افزایش پیدانمود _علی الخصوص در کشورهای صنعتی_ همواره دامنگیر جامعه بشری بوده است اما امروزه بنابه دلایلی تبدیل به یک پدیده چالش برانگیز شده است به شکلی که وقت، بودجه و منابعبسیاری از دولتها صرف چاره جوئی برای حل این معضل یا رفع و رجوع آن می گردد!      
سال گذشته پدیده آلودگی هوا در بسیاری ازنقاط جهان و شهرهای بزرگ و صنعتی، بصورت چشمگیری مشاهده می شد. شاید یکی ازپرسشهایی که امروزه بسیار با آن مواجه می شویم این باشد که؛     
چرا آلودگی هوا تا یکی دو دهه قبل اینچنین آزاردهنده و مشهود نبود!؟
پاسخ به این سوال را باید در پدیده "اشباع شدگی" جستجو کرد!!!    
و اما
"اشباع شدگی" چیست!؟ 


اشباع شدگی-
ما در بحث جنگلهای آمازون اشاره کردیم که آنجا برای زمین همانند یک فیلتر تسویههواست که آلودگیهای جوی را پالایش می نماید و همچنین گفتیم که روزگاری این فیلتربه خوبی از عهده این کار برمی آمد چونکه تعداد وسائط نقلیه اندک بود(شاید حدود 500میلیون عدد در سراسر زمین) درحالیکه این جنگلها نیز سرزنده و شاداب بودند!
اما امروزه 40 درصد این جنگلها از بین رفته است و ابلیس و یهود نیز با پراکندنآفات نباتی و مداخلات ژنتیکی روی گونه های حیات درصدد نابودکردن الباقی این جنگلهاو سایر مناطق پوشش سبز گیاهی زمین هستند. و از سوی دیگر ما می بینیم که شمار وسائطنقلیه نیز در سراسر زمین به شدت افزایش یافته است(شاید به حدود 1.5 میلیارد عددرسیده باشد)!!!   
خب کاملاً بدیهیست که در چنین شرایطی این فیلتر و سایر فیلترهای زمین، نمی توانندبه خوبی گذشته عمل نموده و از عهده تسویه و پالایش هوا برآیند بنابرین سالانه اینمیزان آلودگیهای جوی ناشی از وجود هوای پالایش نشده بر روی هم انباشته می گردند واینجاست که مسئله اشباع شدگی پدید می آید!        


بیان یک مثال ساده -      
یک لیوان آب خالص و زلال را فرض کنید که یک قاشق چای خوری نمک به آن اضافه شود.طعم آن اندکی تغییر می کند اما رنگ آب تغییری نمی کند بنابرین شما تا آب را نچشیدمتوجه ناخالصی موجود در آن نمی شوید!    
اما اگر به این لیوان آب 5 قاشق غذاخوری نمک اضافه شود، شما برای پی بردن بهناخالصی موجود در آن دیگر لازم نیست که آب را بچشید چرا که این بار براثر فراوانینمک افزوده شده و شدت آلودگی نه تنها طعم آب بلکه رنگ آن نیز تغییر پیدا کرده استو شما با چشمان خود به خوبی می توانید اثر ناخالصی را در آب داخل لیوان مشاهد کنید!!!         
پدیده اشباع شدگی در خصوص آلاینده های جوی نیز چیزی مشابه همین مثال است. امروزهچگالی آلاینده های جوی آنچنان افزایش یافته که دیگر همانند گذشته در هوای اتمسفرزمین قابل حل نیست، بنابرین به خوبی قابل مشاهده است!         
هم اینک پدیده "اشباع شدگی" خود به تنهایی نه تنها زندگی انسانها بلکهحیات تمامی جانداران زمین را به شدت تهدید می کند و به خطری بالقوه برای این سیارهو ساکنانش تبدیل شده است و اگر از سوی آستان درگاه الهی اقدامی صورت نپذیرد(ازآنجا که دیگر به نوع انسان امیدی نیست) هیچ بعید نیست بزودی بشریت به چیزی مشابههمان "عذاب الدخان" دچار گردد!!!  

            
یک گفتار طنزآمیز و یک پندار ساده لوحانه! -          
مردم می گویند که انشاالله همیشه باد و باران بیاید و آلودگیها را با خود ببرد یابشوید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بزرگواران! باد و باران آلودگیها را به کجا ببرد !؟  
آیا باد و باران می توانند آلودگیها را به مکانی خارج از فضای زمین منتقلکنند!!!؟؟؟     
باد و باران که آلودگی را نمی بلعند!!!!   
باد و باران که آلودگی را هضم نمی کنند!!!!      
باد می آید و آلودگیها را باخود می برد چهارقدم آنطرفتر رها می کند یا اینکه اندکیآنرا رقیق می نماید، این که چاره کار نیست، مشکل باید اساسی حل شود!    
باران می آید و آلودگیها را می شوید و آنها را وارد آبها و خاک زمین می گرداند،این که چاره کار نیست، این بیماری باید ریشه ای درمان شود!                
آلودگی ازبین رفتنی نیست، فقط از جایی بهجای دیگر منتقل می گردد و برای اینکه این مهم را هرگز فراموش نکنید همواره اینقانون فیزیکی را به یاد بیاورید که می گوید:
"انرژی از بین رفتنی نیست بلکه از حالتی به حالت دیگر تبدیل می گردد!"      
آلاینده های جوی نیز وقتی به مرز اشباع شدگی برسند دیگر از بین نمی روند بلکه از وضعیتیبه وضعیتی دیگر منتقل می شوند؛
یک روز در هوا، یک روز در آب، و یک روز هم در خاک!
عالیمقامان! آلودگی از بین رفتنی نیست، راه علاجش اینست که تولید نشود وگرنه باد وباران درحکم یک مسکن موقتی است!          
دانشمندان، محققان و پژوهشگران امر عنوان می کنند که آلودگی رادیواکتیویته ناشی ازانفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل که وارد اتمسفر زمین شده بود، هرگز از بین نرفت بلکهاز نقطه ای به نقطه دیگر کوچ می کرد و نهایتاً نیز 25 سال به طول انجامید تا کاملاً رقیق گردید و در آب و خاک وهوا حل شد!


بسم الله الرحمن الرحیم


در اخبار هنری آمده بود که؛
فیلم "جوکر" به کارگردانی "تاد فلیپس" و بازی "یواخیم فونیکس" جایزه شیر طلائی جشنواره ونیز را از آن خود کرد و این در حالی بود که فیلم "متری شیش و نیم" به کارگردانی "سعید روستائی" که در بخش افق های این جشنواره شرکت نموده بود هیچ جایزه ای را کسب نکرد!!!

چرا آنها جایزه می برند و آینها جایزه نمی برند!
همانطور که در پست "برشیطان بگریید و اسکار بگیرید"هم عنوان شد؛
هم اینک در جهان سینما جوایز متعلق به کسانی خواهد بود که سناریوهای خوشایند ابلیس - یهود را به عرصه بیاورند!!
شما اگر فیلمی بسازید که در آن به شیطان طعنه و کنایه زده ( یا توهین کنید) و یا فیلمی بسازید وهولوکاست را زیر سوال ببرید، نه تنها از جایزه خبری نیست بلکه شاید حتی فیلم شما با اقبال عمومی نیز مواجه نشود!

(آنها) فیلم جوکر!


2 یهودی نیویورکی (تاد فیلیپس و یواخیم فونیکس) در کنار یکدیگر و دست در دست هم فیلمی به نام جوکر را کارگردانی نموده و ایفای نقش می کنند که باب ذائقه ابلیس و همکاران اوست!!!
جوکر روایت شخصیت محترم و مثبتی است که ناملایمات روزگار از وی یک شخصیت منفی می سازد.
رسا ترین و واضح ترین پیام این فیلم برای مردم جهان این است که؛
یا ایهاالناس بدانید و آگاه باشد که فلانی(جوکر شخصیت بدل از ابلیس است) بواسطه ناملایمات روزگار به این وادی کشیده شد و به چنین عاقبتی دچار گشت و ای بسا که اگر دست تقدیر اندکی با او مهربان تر بود شاید او هم امامی، پیامبری، صدیق نیکوکاری و غیره و ذالک می شد و این ننگ ابدی هرگز با او همراه نمی گشت.
آنها(یاوران ابلیس) وکلای بسیار خبره ای هستند. گاهی در فیلمهایشان نیز می بینید آنچنان شعبده ای بکار می بندند که یک و قاتل و م به عنف را بی گناه جلوه می دهند و دادگاه را می برند. درجهان واقع نیز همین است و در دادگاه ناپیدائی که در این وادی آخرامان برپا شده و ابلیس خبیث را به پای میز خیالی محاکمه کشانیده اند، از متهم(ابلیس) اینچنین جانانه دفاع می کنند و لوایح متفاوتی(فیلم فروشنده - فیلم شکل آب - فیلم جوکر ووو.) را به حضور محترم دادگاه عرضه می نمایند، تا شاید گناهکار را بی گناه جلوه داده و دادگاه را ببرند!!!
خب بدیهیست چنین فیلمی که قدرمسلم نظر ابلیس و همپالگانش را تامین می نماید شایستگی دریافت جایزه را نیز پیدا می نماید.

(اینها) فیلم متری شیش و نیم!


از میان فیلمهای ایرانی تولید داخل، دو فیلم "سرخپوست" و "متری شیش و نیم" از نوع فیلمهای هستند که قصه آنها در لفافه به رویاروئی Devil و Antidevil  پرداخته است.
در فیلم متری شیش و نیم، شخصیت منفی فیلم(نوید محمدزاده) که یک فروشنده عمده مواد و دلال بین المللی مخدر است استعاره ای از شخصیت ابلیس است.
در گواهی این( که بدمن قصه شخصیت بدل از ابلیس است) همان بس که در ابتدای فیلم به صراحت اشاره می شود که عملکرد این قاچاقچی آنچنان است که گوئی اصلاً وجود خارجی ندارد و همانند یک شبح می ماند!   
از سوی دیگر پلیس قصه(پیمان معادی) نیز که مدتهاست در جستجوی این قاچاقچی بین المللی است نمادی از شخصیت آخرامانیست.
خب ما در این فیلم می بینیم که شخصیت منفی و منفور فیلم که روزی روزگاری برای خودش لات عربده کشی بوده و جولان می داده و منم منم می کرده در فرجام کار سر از پای چوبه دار در می آورد در حالیکه شلوارش را خیس می کند.
آیا به اعتقاد شما چنین فیلمی از دیدگاه  ابلیس - یهود  شایسته دریافت جایزه است!؟
و اما آخر قصه.
درجهانی(دنیای آخرامانی قرن بیست و بیست و یک) که طراحی آن برعهده ایشان(یهود - فراماسون - و سایر یاوران و خادمان شیطان) بوده، جوایز و سایر مواهب نیز باید متلعق به کسانی باشد که مورد پسند و پذیرش آنها و اربابشان باشند.
آنهائی که خودشان برای خودشان نوشابه بازمی کنند،  به خودشان اسکار می دهند، نوبل می دهند و سایر جوایز دیگر را  پیشکش می کنند، اگر شما نیز می خواهید در میدان بازیشان حضور یافته و صاحب جایزه شوید باید مطابق الگوی دلخواهشان قصه بسازید، شعر بسرائید و سناریو به میدان ببرید و سخنی را بگوئید که باب ذائقه ارباب ایشان بوده و سراسر از حقایق الهی تهی باشد و گرنه نمایش ابلیس پای چوبه دار با تنبان تر شده برای شما هرگز دستاوردی نخواهد داشت!

بسم الله الرحمن الرحیم

می گویند که علم 27 حرف است و تمام آنچه پیامبران آورده اند دو حرف است بنابراین مردم تاكنون بیش از دو حرف از آن 27 حرف را آگاه نشده اند اما وقتی امام زمان علیه السلام  ظهور نمایند آن 25 حرف دیگر را هم ظاهر نموده در میان مردم نشر می دهند و در آن هنگام است که مردم اضافه بر آن دو حرف از تمامی 27 حرف علم آگاهی پیدا خواهند كرد!
علم بیست و هفت حرف دارد و تمام آنچه پیغمبران آورده اند دو حرف است که مردم تا به امروز جز دو حرف ندانسته اند و چون قائم (عج) ما به پا خیزد بیست و پنج حرف دیگر را بر آورد؛ و به ضمیمه آن دو حرف دیگر در میان افراد بشر آشکار و پراکنده سازد.
این روایت از امام صادق ( علیه السلام ) نقل شده (بحارالانوار ، مرحوم علّامه مجلسی ، ج 52 ، ص 336 ، ح 73 . )

در باب این حدیث (گسترش علم در زمان ظهور حضرت ولی عصر) تفسیرهائی بیان شده است، حتی در خاطرم هست که سابقاً در کتب دینی دوران متوسطه نظام قدیم نیز در بحث مهدویت، این حدیث نقل و تفسیر شده بود.

اما نکته شگرفی که در لایه پنهان این حدیث گرانبها مستتر است، دارای مفهوم وسیع تریست!

میتوان با بیان یک مثال ساده این رمز را اینچنین گشود:

شما به دانش آموزی بگوئید که با دو حرف "الف"  و  "ب"  با احتساب تکرار، کلماتی را بساز، با مفهوم و یا بی مفهوم!

نتیجه چه می شود!؟

کلماتی نظیر " آآ - آب - با - ب ب " ساخته می شود و تمام.   این محدودیت موجود حتی به دانش آموز شما امکان ساختن یک جمله بسیار ساده را نیز نمیدهد!!!

اما شما به همین دانش آموز بگوئید که با تمامی   32 حرف الفبای پارسی کلمه و جمله  - بدون احتساب تکرار و با مفهوم- بساز!

خب کاملاً بدیهیست که دانش آموز شما قادر به انجام چنین کاری نیست (به دلیل وسعت دامنه کلمات و جملاتی که از ترکیب 32 حرف الفبا پدید می آید) تشخیص و تعریف این دامنه نامحدود کلمات و جملات، به گروهی انبوه از افراد خبره به همراه یک سوپرکامپیوتر برنامه ریزی شده نیاز دارد تا شاید بتواند به مرزهائی از گنجینه بی پایان کلمات و جملات دستیابد!

از همین مثال ساده و قیاس آن با حدیث فوق پی میبریم که در زمان آشکار شدن 27 حرف علم چه دروازه های نامحدودی از دانش وعلوم مختلف و متفاوت در مقابل بشر گشوده خواهد شد آنچنان که تمامی 7 میلیارد انسان روی زمین به همراه تمامی ابرکامپیوترهای موجود، به شناخت مرزهای بی انتهای آن موفق نخواهند شد؛
اقیانوسی بی انتها و بی نهایت لذت بخش که غوطه وری در آبهای آن نه هرگز انسان را خسته و فرسوده خواهد نمود(بواسطه عدم تکرار) و نه آنجا هرگز نگرانی خواهد بود از بابت به پایان رسیدن مرزهای آن!

بسم الله الرحمن الرحیم



دانلود کتاب پیش از رستاخیز  جلد 1 و 2 و 3  در یک مجموعه



لینک دانلود:










منکران،ستیزه جویان و معاندین چه می گویند!؟  
  
بهتر است این فراز را با یادی از"راینهولد مسنر" - اولین کسی که تمامی14 قله هشت هزارمتری را صعود کرد -  آغازکنیم.    
او زمانی گفته بود که؛      
" اگر انگلیسیها مقدار
متر-meter(واحد اندازه گیری) را کمترفرض می کردند(یعنی یک متر را به جای 100سانتیمتر، 90 سانتیمتر در نظر می گرفتند) ما اکنون بیش از 14 قله هشت هزار متریداشتیم!!!!! "   
به اعتقاد این حقیر، چنین جمله ای را ابلیس خبیث وهمپالگانش دردهان ایشان گذاشته اند!
اثر مفهومی این کلام برای عوام دقیقاً چنین است :                 
ایهاالناس! این خیلی اتفاقی و تصادفی است که ما 14 قله هشت هزار متری داریم، مثلخیلی از رویدادهای تصادفی دیگر از جمله پدید آمدن خود به خودی و تصادفی جهان هستی!  

ادامه مطلب را در اینجا  ملاحضه فرمائید:


مقابله 14 هشت هزارمتری با 14 برگزیده(چهاردهمعصوم سلام الله علیهما) -   

زمانیکه ما به مقابله 14 معصوم با این 14 قله اقدام می کنیمنکاتی بسیارعجیب و شگرف را می بینیم:       
پنج قله اول (از لحاظ نزدیکی ارتفاع به یکدیگر) در کلاس یک،          
چهارقله میانی در کلاس دو،         
و نهایتاً پنج قله پایانی در کلاس سه دسته بندی می گردند.        
علمای امام شناسی و آگاهان به معارف دینی اگر چنین چیزی را ببینند کمترین تردیدینمی کنند که این شاهکارخلقت الهی(14قله8000متری منطقه هیمالیا)  بنای یادبود و کد معرفه ایست از آل الله سلامالله علیهما اجمعین. 


ادامه مطلب را در اینجا  ملاحضه فرمائید:

https://apocalyypto.blogspot.com/2019/04/800014-part-2.html


به نام خداوندیکتا
   که در سرزمین هیمالیا  
     بنا نهاد 14 قله زیبا     
  به یاد 14 نازنین معصوم ما

 

مقدمه- 
زمانیکه هیمالیانورد ایرانی  "عظیم قیچی ساز"  - پس از صعود آخرین هشت هزارمتری اش -  به ایران بازگشت، پدرش در مراسم استقبال اودقیقاً این جمله را به خبرنگاران گفت:       

" پسرم 14 قله بالای 8000 متر را با نام 14 معصوم فتح کرد!"        
 
ادامه مطلب را در  اینجا  ملاحضه فرمائید:


به نام خدا.
آیا راه حل ها و راه کارها اجرایی خواهند بود!؟        
خب در قسمت قبل به پدیده گرمایش زمین و تغییرات شرایط اقلیمی ناشی از آن اشاره شد و همچنین به موضوع هشدارهای متعدد دانشمند برجسته ناسا "جیمز هانسن" طی سالیان متمادی درخصوص پیامدهای فاجعه بار این پدیده. اما اشاره کردیم که دانشمند هانسن راهکارهایی را برای جلوگیری از بحرانی تر شدن شرایط اقلیمی زمین پیشنهاد می کند که از جمله آن کاهش تدریجی و سالانه گاز دی اکسید کربن در سراسرجهان است. راهکار پیشنهادی جیمزهانسن از سوی اکثر دانشمندان و حتی اقتصاددانان و تمداران عقلایی، مناسب وقابل اجرا تشخیص داده می شود اما در کمال تعجب مشاهده می شود که این سناریو نه تنها اجرا نمی گردد بلکه ظرف 4-3 سال گذشته میزان انتشار گازهای گلخانه ای علی الخصوص دی اکسید کربن، افزایش هم میابد!!!
حال در این قسمت میخواهیم بدین موضوع بپردازیم که؛          
چرا هشدارهای افراد آگاهی نظیر دانشمند هانسن نادیده گرفته می شود و به راه علاج پیشنهادی ایشان برای درمان این معضل بزرگ و جهانی، اعتنائی نمی گردد!؟        
برای پاسخ به این سوال ابتدا توجه شما خواننده عزیز را به مقاله ذیل جلب می نمایم: 

ادامه مطلب را در این  آدرس  ملاحضه فرمائید:
https://apocalyypto.blogspot.com/2019/03/blog-post.html


به نام خدا.

نگاهتحلیلی به سخنرانی جیمزهانسن در سال 2012 -          

در اینفراز از بحث، ما بخشهایی از سخنرانی "جیمز هانسن" را تحلیل و آنالیز مینماییم.          

الف - (.ما متوجه شدیم کهترکیب اتمسفرما تغییر کرده است!.)      
"تغییر ترکیب اتمسفر" یکی از پدیده های بسیار هشداردهنده در خصوص ورود شرایطاقلیمی زمین به فاز خطرناک است.
اگرچه این تغییرات ممکن است درابتداء قابل روئیتنباشد، اما مسلماً آزمایشات، این تغییرات را به وضوح نشان داده اند.   
برای درک بهتر این مطلب میتوانیم این مثال را درنظر بگیریم؛           

ادامه مطلب را در این  آدرس  ملاحضه فرمائید:

https://apocalyypto.blogspot.com/2019/03/3.html

بسم الله الرحمن الرحیم


هشدار یک مرد آگاه -  
دانشمند "جیمزهانسن" اگرچه اولین شخصی نبود که به تغییرات نامتعارف آب وهوایی زمین پی برد، اما دستکم اولین کسی بود که زنگ خطر را به صدا درآورده به شکل صریح و بسیار بسیار جدی این موضوع را به گوش همگان رسانید که؛        
"ای مردم هشیار باشید!.زمین در شرف نابودیست"

ادامه مطلب را در این آدرس  ملاحضه فرمائید:

https://apocalyypto.blogspot.com/2019/03/2.html

بسم الله الرحمن الرحیم


برشیطان بگریید، اسکار بگیرید!

پانوشتی برای دو فیلم اسکاری            " فروشنده Salesman "            و         " شکل آب Shape of water "


1.     فیلم فروشنده – Salesman

زمانیکه در دوره هشتاد و نهم مراسم آکادمی اِوارد(اسکار2017) فیلم فروشنده به کارگردانی آقای فرهادی موفق به کسب جایزه بهترین فیلمخارجی گردید، شخصی(از دیدگاه یک منتقد فیلم) پرسید: 

اگرچه فروشنده فیلمی خوش ساخت و پرداخت و با روایتی خاص از یک موضوع عامیانه بود،اما آیا حقیقتاً شایستگی دریافت جایزه اسکار داشت؟
در پاسخ گفتم:
البته بنده هرگز درجایگاهی نبوده و نیستم که بخواهم اظهار نظر کنم که چه فیلمیشایستگی دریافت جایزه را دارد و یا ندارد، اما نسبت به یک موضوع یقیین کامل دارم وآن نکته اینست که ؛        
" در مغرب زمین نه بی دلیل برای کسی شامپاین بازمی کنند و نه بی علت فرش قرمزجلوی پای او می اندازند!!! "   

ادامه مطلب را در اینجا ببینید:

https://apocalyypto.blogspot.com/2019/02/1.html


بسم الله الرحمن الرحیم



به بهانه آلودگی هوا (2)              
کتاب پیش از رستاخیز جلد دوم صفحات 257 – 258      

"مصطفی گلیاری" نویسنده خوبو توانای مجله اطلاعات هفتگی چندسال پیش داستانکی نوشته بود در قالبی بسیار زیبا وطنزگونه، که خلاصه ای از آن را به بیان خودم برایتان نقل می کنم؛    
".روزی روزگاری در یک جنگل سرسبز و زیبا دستهای از آهوان در آرامش و راحتی زندگی می کردند.       
اما پس از چندی یک شرکت صنعتی تصمیم گرفت که درکنار محل زندگی آنها کارخانه ایتاسیس نماید.            
آهوان پیر و صاحب خرد خیلی سرسختی به خرج داده و مخالفت می نمودند اما آهوانجوانتر نمی پذیرفتند و آمدن کارخانه به آن جنگل را نشانه ای از پیشرفت، ترقی ومدرنیته می دانستند. بالاخره نظرآهوان جوان، نظر پیران خردمند را مغلوب کرد و اجازه دادند که کارخانه به جنگلبیاید.سالها گذشت و به دلیل فعالیت زیاد کارخانه تمامی ذخایر چوب جنگل رو بهاتمام بود و به جز تعداد اندکی درخت چیزی در آن جنگل باقی نمانده بود و از سویدیگر هوای آن کارخانه هوای جنگل را به شدت آلوده کرده بود تا آنجا که دسته آهوانباقی مانده در جنگل ناگزیر بودند که دائماً ماسک ضد آلودگی هوا بر صورت خود داشتهباشند و درحقیقت مجبور بودند تمامی درآمدی را که بابت اجاره و سود از آن کارخانهکذائی دریافت می کنند بابت هزینه تهیه همین ماسک ها بپردازند!.        
روزی یکی از پیران خردمند به دوستانش گفت:
دوستان! سالهاست که این کارخانه در این جنگل فعال است و ما حتی نمی دانیم که کار وفعالیت آن چیست؟           
بیائید روزی برویم و ازصاحبان این کارخانه سوال کنیم که محصول تولیدی شما چیست!؟ ورفتند.       
صاحبان کارخانه با گرمی از آنها استقبال کردند و بابت مزاحمتی که سالها برای آنهاایجاد کرده بودند از آنها عذرها خواستند و نهایتاً نیز درپاسخ آنها چنین گفتند:      
ای آهوان قشنگ و نازنین، ما سالهاست که در این کارخانه که در جنگل شما احداث کردهایم، ماسک ضدآلودگی هوا تولید می کنیم!!!."
           

یک واقعیت بسیار تلخ و قانونی بی رحم در اینجا هست که به ما یادآور میشود که؛
"بهای اشرافیت و مدرنیته، نابودیست !!!!!"    
"آل آدم" در آخرامان در جستجوی تهیه نمودن نسخه ای که ابلیس برای اوپیچیده بود(نسخه پیشرفت - مدرنیته - ترقی) به سراغ ابزار و امکاناتی(صنعت - تکنولوژی)رفت که در نهایت سبب نابودی خودش شد چراکه این ابزار با نیروئی کار می کرد که قاتل طبیعت بود!!  
در مثل است که "خردجال" در آخرامان به سوی جهنم میرود اما از مقعدش خرمای بهشتی بیرون می آید و هرکه از آن خرما نوشجان کند به آسایش و آرامش دائم می رسد و در زندگی 2 دنیا سعادتمند خواهد بود، اما از بدحادثه هرآنکس که تاکنون به طمع رسیدن به خرما از پی این خر روان شده  سر از دوزخ درآورده است!

اگر امروزه می بینیم که جنگلها نابود شده یا در آتش جهل می سوزد. یا آبها آلودهشده و معجونی از سموم با آب و خاک و هوا ترکیب شده. و آلودگی هوا نفس ها را بهشماره انداخته. و زمین تب کرده، در نتیجه همان راحت طلبی و آسایشی است که طمعهرچه روزافزونتر شدنش ما را به وادی جنون کشانید به دنبال "خردجال" روان کرد! 
اولاد آدم پیرو عمل به مشاوره های ابلیس خبیث در راه رسیدن به آرمانشهر جهانی، هر آنچه که سود و منفعت طی این 2 قرن به دست آورده، خرج سلامتی خودش و زمین کرده!!! 
و هرگز هرگز این نکته را فراموش نکنیم که ؛ 
ابلیس ازنتیجه هر آنچه که بواسطه مشاوره هایش حاصل شود، در نهایت مالیاتی بسیارسنگین اخذ خواهد نمود!


به نام خدای مهربان

multiverse and extra dimensions (1)

با یاری و مساعدت خداوند متعال، در این باب(تالیف و انتشار مقالات) فصل جدیدی گشوده شده است که این مرتبه به مباحث فیزیکی درخصوص "جهان های موازی و ابعاد اضافی" تعلق دارد.    


به نام خدای مهربان

multiverse and extra dimensions (2)

نظریه جهان های موازی(چند جهانی - multiverse) به شکل رسمی و آکادمیک، اولینمرتبه در اواسط دهه 1980 میلادی توسط  دودانشمند روس تبار به نامهای "آندره ای لینده" (Andrei Linde) و "آلکساندر ویلینکین" (Alexander Vilenkin) مطرح گردید. این تئوری مطرح شده توسط این دودانشمند در آن سالها با اقبال عمومی مواجه نشد و حتی توسط گروهی از کیهانشناساننیز به مسخره گرفته شد، چراکه آنها معتقد بودند.

بسم الله القاصم الجبارین

 

تحلیلآخرامانی(سقوط هواپیمای اکراینی – هک اپرال)

هنگامیکه در حدفاصل سالهای2010 – 2000 میلادی تدریجاً افشا سازی عظیم اطلاعات در سطح جهانی صورت گرفت(بهدلیل آغاز نبرد آخرامانی میان خیر و شر)بسیاری از اطلاعات محرمانه و سری از ردهطبقه بندی خارج شد و عمومی گردید، برخی از این اطلاعات آنچنان شگفت آور و حیرتانگیز بودند که باورشان برای عوام سخت و بیشتر شبیه به افسانه های باستانی بود! 
در مجموعه ظهور-
Arrivals نسخه سال 2008 میلادی(که بهپروژه بیداری Weak up Project موسوم بود) سازندگان این مجموعه بنابر اسناد و مدارک محکم ودلایلی قاطع که ارائه نمودند پرده از راز بسیار کثیفی برداشتند؛ 

ادامه مطلب در سایت :  https://apocalyypto.blogspot.com


بسم الله الرحمن الرحیم


توضیح:
با انتشار این مقاله که قسمت ششم از سری تحلیل های آخرامانیست، این سلسله مباحث نیز به پایان میرسد و به امید خداوند تعالی این سلسله مقالات به همراه سایر مقالات منتشر شده در سالهای 1397 - 1398 بصورت کتاب اینترنتی -نسخه PDF- درآمده و با نام کتاب "اپرال هک-Operal Hack" آپلود خواهد گردید. انشاالله  


تحلیل آخرامانی(آمریکا و پافشاری برای رهبری زن) –


گزینه بد و بدتر-        

همانگونه که قبلاً هم گفته شد، طی سناریوی انتخاباتی
2016 در آمریکا،ابلیس دو گزینه برای پست ریاست جمهوری به جامعه آمریکا پیشنهاد کرد؛    
1- مرد احمق(گزینه بد)
2- زن(گزینه بدتر)      
در شرح اینکه چرا انتخاب زن گزینه بدتر بود و یا به بیان واضح تر گزینش مرد احمقبر گزینش زن ارجح بود، سابقاً توضیح تفضیلی در هنگام نقد فیلمهای "کتابالهی" و "مد مکس" آورده شده است.       
(کتاب هالیوود و آخرامان صفحات
120-137 / 7-191)          
اما گویا تصمیم خرد جمعی بر این شد که از میان این دو گزینه، مرد ابله(گزینه بد) –علی رغم تمامی تبعات آن که اینک شاهدیم – انتخاب گردد تا حاکمیت آمریکا به دستزن(گزینه بدتر) سپرده نشود!  


ادامه مطلب را در یکی از آدرسهای ذیل ملاحضه بفرمائید :

www.apocalypsenow.blogfa.com

https://apocalyypto.blogspot.com


بسم الله القاصم الجبارین

تحلیل آخرامانی(سفیانی و موسم حکومت سفیانی) –


مقدمه-         

اینجانبدر سری مقالات پیشین(علی الخصوص مقالاتی که در کتب پیش از رستاخیز جلد دوم و سومگردآوری شده بود)در خصوص سفیانی توضیحاتی را آورده بودم، اما بنا به شرایط موجودپیش آمده درمنطقه، بهتراست که مجدداً از زاویه ای دیگر به نقد و تحلیل مبحث سفیانیو جریان حرکت جهانی او بپردازیم.


ادامه مطلب را در یکی از آدرسهای ذیل ملاحضه بفرمائید :

www.apocalypsenow.blogfa.com


https://apocalyypto.blogspot.com




بسم الله القاصم الجبارین


مدار 33 درجه / روز 13 -

رائفی پور در سخنرانی هایش بارها اشاره کرده است  که کلونی "ماسون - یهود" به شدت نماد گرا هستند:
آنها آبراهام لیکلن را روی صندلی شماره 13 سالن تئاتر "فورد" مورد هدف قرار دادند!
J.F.K علیرغم اینکه در موقعیتهای دیگری برای ترور در دسترس بود، اما آنها آنقدر صبر کردند تا وی را به کانزاس سیتی کشانیده و در موقعیت مدار 33 درجه به قتل برسانند!
عملیات ناکام و شکست خورده "پنجه عقاب" که برای ازاد سازی گروگانهای آمریکایی در ایران انجام شد، موقعیت مکانیش برای شروع در داخل خاک ایران روی مدار 33 درجه(صحرای طبس) قرار داشت!
جنگ 33 روزه لبنان که بنا برادعای رائفی عملاً در روز سی ودوم پایان یافته بود، تعمداً توسط صهیونیست ها 1+ روز دیگر مشمول تاخیر گردید تا در روز سی وسوم خاتمه یابد!
بنابرین می بینیم که آنها نه درموارد بسیار عادی و پیش پا افتاده، بلکه در موارد خاص و فوق العاده، حذف خطرناک ترین دشمنانشان و انجام حساس ترین پروژهای نظامی جاسوسی شان را با اعداد 33 و 13 متبرک کرده و مرتبط می گردانند!         

ادامه مطلب را در یکی از آدرسهای ذیل ملاحضه بفرمائید :

www.apocalypsenow.blogfa.com

https://apocalyypto.blogspot.com



بسم الله القاصم الجبارین

تحلیل آخرامانی(برکناری ترامپ از قدرت در فوریه2020)
 
می گویند؛      
قوم یهود در هرحکومتی که وارد می شوند و با هر ملتی که پیوند می خورند، ابتدا آنرابه اوج شکوفائی می رسانند و در انتها نابودش کرده و از آن نقطه به مکانی دیگر کوچمی کنند.     
این قوم سرگردان و بی وطن در هر نقطه ای از دنیا که ساکن باشند برایشان درحکم منزلاجاره ایست بنابرین مادامیکه درآن ست دارند به خوبی از آن نگهداری می کنند اماچنانچه بخواهند به منزل استیجاری دیگری نقل مکان نمایند، (از آنجا که یک قوم مریضو روانی هستند)منزل قبلی را به سلامت به دست صاحبخانه تحویل نمی دهند.(شاهد آندر تاریخ فراوان است اگر تحقیق کنید)
اگر کسی به شما گفته که اسرائیل موطن آنهاست، این سخن را از او باور نکنید چرا کهتخم یهود به سرزمینی به وسعت کمتر از نیل تا فرات راضی نمی شوند  آنهم بدون حتی یک نفر ساکن مسلمان، مسیحی و کافر.سرزمینی با شهروندانی فقط و فقط از اولاد اسرائیل.(یعنی یک اسرائیل آرمانی!)  
و این وعده ایست که هنوز محقق نشده اما یکنفر وعده تحقق آنرا به ایشان داده است:    
"جناب سفیانی!"      

ادامه مطلب را در یکی از آدرسهای ذیل ملاحضه بفرمائید :

www.apocalypsenow.blogfa.com

https://apocalyypto.blogspot.com


بسم الله القاصم الجبارین

 

تحلیلآخرامانی(سقوط هواپیمای اکراینی – هک اپرال)

هنگامیکه در حدفاصل سالهای2010 – 2000 میلادی تدریجاً افشا سازی عظیم اطلاعات در سطح جهانی صورت گرفت(بهدلیل آغاز نبرد آخرامانی میان خیر و شر)بسیاری از اطلاعات محرمانه و سری از ردهطبقه بندی خارج شد و عمومی گردید، برخی از این اطلاعات آنچنان شگفت آور و حیرتانگیز بودند که باورشان برای عوام سخت و بیشتر شبیه به افسانه های باستانی بود! 
در مجموعه ظهور-
Arrivals نسخه سال 2008 میلادی(که بهپروژه بیداری Weak up Project موسوم بود) سازندگان این مجموعه بنابر اسناد و مدارک محکم ودلایلی قاطع که ارائه نمودند پرده از راز بسیار کثیفی برداشتند؛ 

ادامه مطلب را در یکی از آدرسهای ذیل ملاحضه بفرمائید :

 https://apocalypsenow.blogfa.com

https://apocalyypto.blogspot.com


به نام خدای مهربان

به لطف و مرحمت الهی، سرانجام مقاله "جهانهای موازی و ابعاد اضافی" به پایان رسید و به  شکل جامع و کامل برروی شبکه اینترنت قرارگرفت وهمچنین نسخه PDF آن نیز از یک هفته قبل به صورت کتاب اینترنتی منتشر گردیده و جهت دانلود دردسترس است.     

و اما هم اینک که از اینکار پرمشقت و دشوار فارغ شده ایم، می پردازیم به پاره ای از تحلیل های آخرامانیفوق العاده حساس و قابل تامل برای تمامی کسانیکه نیازمند دانستن این اطلاعات ویژه میباشند.  
پنج مورد ذیل که در همین صفحه به صورت فهرست وار به انها اشاره می گردد، اهم اینتحلیل ها خواهند بود.     
اما متاسفانه از آنجائیکه سایت میهن بلاگ قابلیت درج عکس از روی فولدر اختصاصی راندارد و همچنین چندین خط مطلب اندک را بعنوان اضافه حجم در نظر گرفته و از انتشارآن سربازمیزند، لذا اینجانب ناگزیرم که تحلیل تفضیلی موارد پنجگانه ذیل را بررویوبسایت https://apocalyypto.blogspot.com  (سایت بلاگ اسپات یا همان بلاگر) منتشر نمایم.           
اگرچه میدانم که سایت بلاگر فیلتر است اما چنانچه این مطالب تحلیلی آخرامانیبرای افرادی از میان بازدیدکنندگان محترم حائز اهمیت و باارزش باشد، یقیین میدانمکه تهیه یک یا مراجعه به کافی نت ها برای دسترسی به وبلاگhttps://apocalyypto.blogspot.com  کار چندان سخت و دشواری نخواهد بود.انشاالله

و اما سر فصل موارد پنجگانهای که مورد تحلیل و آنالیز قرارخواهد گرفت؛

1- تحلیل آخرامانی (سقوطهواپیمای اوکراینی -   شیطنتی موسوم به OH -  پاسخ OH)


2- تحلیل آخرامانی (عزل عالیجنابترامپ از اریکه  قدرت در فوریه 2020)


3- تحلیل آخرامانی (دلایل حذفحضرت حاج قاسم سلیمانی)


4- تحلیل آخرامانی (هشدار مجدد ومکرر در خصوص موسم خروج سفیانی)


5- تحلیل آخرامانی (علل سماجت و پافشاری بخشیاز هیئت حاکمه آمریکا برای واگذاری رهبری آمریکا به زن - این بار شاید یک زنسیاهپوست و شاید هم مسلمان!)


به نام خدای مهربان

آرنوآلان پنزیاس -  Arno Allan Penzias     
آرنوآلن پنزیاس دانش آموخته دانشگاه کلمبیا، یک دانشمند 86 ساله یهودی زاده می باشد کهتخصص او در زمینه فیزیک میدانی، ستاره شناسی رادیویی و کیهانشناسی است. وی برندهجایزه نوبل فیزیک برای کشف اشعه پس زمینه مایکروویو کیهانی(CMB) به همراه رابرت ویلسون است.    
پنزیاس در شهر مونیخ
آلمان به دنیا آمد و در ۶ سالگی جزو یهودیان آلمانی بود که به بریتانیا فرستاده شد و پس از مدتی به همراه خانواده اش کهاز آلمان نازی گریخته بودند به ایالات متحده مهاجرت نمود.   
پنزیاس پس از پایان تحصیلاتش به آزمایشگاه‌های بل
در هولمدل رفت و به "ویلسون" پیوست.  
او در گیرنده‌های بسیار حساس برودتی ریزموجی
مدتی کار کرد و رصدهایی را در قالب ستاره‌شناسیرادیویی انجامداد. سرانجام تلاشهای او و همکارش ویلسون در این رصدخانه رادیویی منجر به کشف اتفاقیتابش زمینه کیهانی گردید.  
پنزیاس و ویلسون(به همراه پویتر کاپیتسا) برندگان جایزه نوبل فیزیک
 درسال  1978 میلادی بودند.

رابرتوودرو ویلسون -Robert Woodrow Wilson        
رابرتوودرو ویلسون دانش آموخته دانشگاه رایس و مرکز کلتک، یک ستاره شناس 83 سالهآمریکایی است که به همراه آرنو آلن پنزیاس تابش پس زمینه مایکروویو کیهانی را درسال 1964 کشف کردند. این دو فیزیکدان بمناسبت این کشف بسیار ارزشمند برنده جایزهنوبل 1978 در فیزیک شدند. ویلسون به عنوان یکی ازاعضای گروه تحقیقات رادیویی    A. B. Crawford  در آزمایشگاه R.  کامفنر در سال 1963 به آزمایشگاههای بل در کرافورد هیل رفت و در همانجابا پنزیاس آشنا شد.آنها در هنگام کار در گونه جدید شاخه آنتن هولمدل در آزمایشگاه‌هایبل درشهرستان هولمدل، منشاء صدایی را در هواکره یافتند که نمی‌توانستند آن را توضیح دهند.آنهاپس از از بین بردن تمام منابع صوتی اطرافشان، سرانجام توانستند صدای تابش زمینهکیهانی را بشنوند.

نقطهسرد Cold Spot          
پس از بررسی نتایج داده های کاوشگر های کوبه و دبلیو مپ،دانشمندان نسبت به ناهمسانگردی CMB  در منطقه کوچکی در نیمکره جنوبی آسمان یقیینکامل پیدا نمودند. لذا برای این منطقه ناهمگون در تابش زمینه کیهانی، اصطلاح نقطهسرد یا همان cold spot را پیشنهاد نمودند.

ناهمسانگردیتابش زمینه کیهانی -  CMB Anisotropy  
به شکل خلاصه و قابل هضم برای ذهن غیر تخصصی ، ناهمسانگردیتابش زمینه کیهانی را باید یک نوع ناهماهنگی چندگانه خواص ذاتی ذرات امواج(مانند دما، تابش ،فرکانس) در قسمت کوچکی از گستره عظیم و یکپارچه امواج مایکروویو پس زمینه کیهانی(CMB یا CMBR) عنوان نمود!   
به عنوان مثال؛  
می توانیم یک منبع تابنده نور را فرض کنیم که پرتوهای نور تابیده شده از آن به شکلنامنظم در لحظاتی از زمان ضعیف می شوند!     
یا فرض کنیم که دمای یک محلول(فرضاً یک وان پر از آب) به شکل یکسان باید در حدود40 درجه سانتیگراد باشد، اما در زمان اندازه گیری درجه حرارت پی میبریم که یک قسمتکوچکی از این حجم محلول 30 درجه خنک تر از دمای کلی محلول است! 
یا فرض کنیم که امواج صوتی که مرتباً به شکل پایدار و شفاف دریافت می شود، ناگهاندر لحظات خاصی از زمان دچار خش می گردند!  

جسم صلب           
در صورت کلی جسم صلب به جسم سفت، محکم و سخت می گویند اماتعریف فیزیکی آن عبارتست از؛
جسمی که فاصله اجزاء تشکیل دهنده اش نسبت به یکدیگر ثابت بوده و یا حداقل میزانجابجائی را داشته باشند یا اینکه جابجائی اجزاء تشکیل دهنده اش از یک الگوی ثابت وتعریف شده تبعیت نموده و به هنجار باشد، همانند پیکر یک انسان.   
بنابرین در اصطلاح نجومی زمانیکه یک کهکشان را جسمی صلب در نظر می گیریم بدینمفهوم است که آنرا همانند پیکر یک انسان فرض می نماییم؛ یعنی جسم واحدی که فاصلهمیان اجزاء تشکیل دهنده اش ثابت است.



به نام خدای مهربان


سماوات سبع -
     
سماوات سبع یا آسمانهای هفتگانه اصطلاحی است در کتاب قرآنکه تفاسیر متفاوتی از سوی اندیشمندان درباره آن نوشته شده. 
دین باوران برپایه همین تفاسیر معتقدند که در این آسمانها(یا افلاک هفتگانه) حیاتو زندگی جریان دارد حتی اگر به شکل زندگی و حیاتی که ما نسبت به آن آگاهی و شناختداریم نباشد!   


کرمچاله 
Wormhole 
کرمچاله یک ساختار فرضی است که نقاط مختلفی را در میان فواصل زمانی بسیار بعید، به یکدیگر متصل می کند. 
در جهان ریاضیات و فیزیک، کِرم‌ چاله یک پل میانبر فرضی در فضا - زمان
است که وجود آن بر اساس "معادلات انیشتین روزن"امکان پذیراست.
همچنین
به کرمچاله، "پل انیشتین - روزن"  یا  "کرم چاله انیشتین روزن"نیز می گویند.  
کرم چاله ها ساختار و بُعد فضا - زمان را شکسته و باعث ایجاد تونل و حفره‌ای می‌شوندکه سرعت انتقال مواد-اجسام در آنجا از سرعت نور بسیاربسیاربیشتر خواهد شد.    
همچنین کرم‌چاله‌ها بُعد و ساختار فضا را نیز شکافته و آن را جمع می‌کنند که این امرسبب  کوتاه شدن مسافت بین دو نقطه در فضا می‌گردد
.    
کاربرد واژهای "کرم ‌چاله" و "سیاهچاله"
به جان ویلر نسبت داده شده ‌است اما این اینشتین و روزنبودند که نخستین باردر دهه ۱۹۳۰ میلادی محاسبات مربوطه را انجام داده و معادلاتریاضی مرتبط  با آن را نوشتند که بعدها به"پل اینشتین روزن" مشهور شد.    
یک کرم‌ چاله در صورت وجود، خود بخشی از فضا - زمان
چهار بعدی عالم است و در این فضا زمان چهار بعدی، کرم‌چاله‌ها می‌توانند سوراخی به جهانی دیگر یا ناحیه‌ای دیگر از همین جهان باشند.


به نام خدای مهربان

جانماتر John Cromwell Mather 
جان کرامول ماتر اخترفیزیکدان و کیهانشناس آمریکائی و استاددانشگاه مریلند است. وی به همراه جرج اسموت جایزه فیزیک نوبل را برای نتایج زحماتخود برروی پروژه کوبه دریافت نمودند.    
کمیته جایزه نوبل در زمان اهداء جوایز به ایشان گفت:              
       "پروژه کوبه سرآغازی برایکیهانشناسی به عنوان یک علم دقیق است."   
ماتر که جزو گروه همکاران فعال و قدیمی مرکز فضائی گدار ناسا می باشد پس ازمطالعات نتایج دریافتی از کاوشگر
COBEاذعان داشت که  CMBدر حکم امضای بیگ بنگ است! 
وی همچنین یکی از دانشمندان فعال و حاضر در پروژه تلسکوپ فضائی جیمز وب است که درسال 2021 جانشین تلسکوپ هابل خواهد شد.


به نام خدای مهربان

تلسکوپ فضایی هابل  HubbleSpace Telescope  
این تلسکوپ فضائی به افتخار "ادوین هابل" منجمآمریکائی و کاشف قانون هابل، هابل نام گرفته است و اختصاراً به آن HST گفته می شود.
این رصدخانه فضائی از پیشرفته ترین ابزارهای نجومی مرکز فضائی گدار ناسا می باشد که در سال 1990 به فضا فرستاده شد. هابل ابتداء به علت اشکالات فنی که درعدسی هایش وجود داشت نمی توانست تصاویر خوبی را ثبت و ارسال نماید اما پس از تعمیرو اصلاح در سال 1992، انتظارات را برآورده نمود. هابل که به عنوان "چشمزمین" نیز از آن یاد می شود از آغاز فعالیتش تا امروز تصاویر فوق العاده شگفتانگیزی از سراسر کیهان برای ما ارسال نموده است.   تمامیتلسکوپ های مستقر برروی زمین هرگز نمی توانستند آنچه را که هابل رصد نمود برای ماتصویر برداری نمایند و کلکسیون تصاویر ارسالی توسط این تلسکوپ خود تایید کننده اینمهم است. بی گمان یکی از شاهکارهای تصویربرداری این تلسکوپ ،
HUDF یا میدان بسیاردوردست هابل است؛  
Hubble Ultra Deep Field                  



به نام خدای مهربان

فرهنگ واژگان و اصطلاحات

لازم به ذکر است که واژگان و اصطلاحات در این پیوست نهبه ترتیب حروف، بلکه برمبنای اولویت تقدم ذکر آنها درمقاله فهرست شده است.


نظریه جهان های موازی ParallelUniverse                
نظریهجهان های موازی یک ایده پیشنهادی در علوم فلسفه و فیزیک کیهانی است که وجود جهانهای دیگری فراسوی جهان ما را محتمل می داند.   
خاستگاه چنین باوری برخی اصول و بدیهیات فیزیک ذرات بنیادی(فیزیک کوانتمی) است.باور به وجود پدیده جهان های موازی زمانی قوت گرفت که فیزیکدانان ذرات، اصلسوپرپوزیشن یا همان برهم نهی کوانتمی را پذیرفتند و اذعان داشتند در فضای کوانتمیمادامیکه ذرات مورد آزمون و قضاوت قرار نگرفته باشند یکایک آنها این قابلیت رادارند تا منفرداً در مواضع چندگانه ظاهر شوند.    
برپایه همین اصل بود که برخی فیزیکدانان، نظریه چندجهانی را مطرح نمودند و پیشنهادکردند که عالم موجود(
universe)نیز می تواند همزمان در مواضع چندگانه به تکثر ولی با شرایط متفاوت درحال تکرارباشد!


ابعاد اضافی Extra Dimension
در شرایط  کلاسیکی(شرایط عادی که برروی زمین تجربه می کنیم) ساختار فضا-زمان شامل چهار بعد است؛    طول، عرض و ارتفاع متعلق به ساختار فضا وزمان که به عنوان مولفه چهارم شناخته می شود.  
اما در تئوری های فیزیک مدرن همانند نظریه "ابرریسمان" و "نظریه ام"،فضا-زمان را درحالات خاص شامل ابعاد بیشتری می دانند؛ در برخی نظریات حتی تا 26بعد!    
اما مهمترین و قابل قبول ترین آنها که ترکیبی از نظریه ام و نظریه ریسمانهاست،ساختار فضا-زمان  را دارای  11 بعد، شامل 10 بعد مکانی و 1 بعد زمانی درنظر می گیرد.


نظریه چندجهانی Multiverse           
نظریهچندجهانی حالت خاصی از نظریه جهان های موازی است.   
برخی اوقات جهان های موازی را همان "مالتی ورس - Multiverse " در نظرمی گیرند و تفاوتی میان این دو قائل نمی گردند.  
در نظریه جهان های موازی اعتقاد بر وجود وضعیتی نظیر "سوپرپوزیشن"است(یعنی یک کمیت واحد و ایفای نقشهای متفاوت).  
در حالیکه نظریه چندجهانی بدون درنظر گرفتن مفهوم سوپرپوزیشن، تعداد کثیری از جهانهای دیگر را به شکل مجرد، مستقل و مجزا از جهان ما، متصور می داند!  


آندره ای دیمیتریوویچ لینده AndreiDmitriyevich linde        

فیزیکدان نظری و کیهانشناس روس تبار و استاد دانشگاهاستانفورد.
وی از پیشگامان تئوری "کیهانشناسی تورمی" است. عمده شهرت وی بواسطههمکاریش با
"آلن هاروی گوت" برای ارائه مدل های متفاوتاز نظریه تورم کیهانی (تورم قدیم - تورم جدید - تورم هرج و مرج) و بسط و توسعه آنمی باشد. درواقع آلن گوت برپایه مطالعات و تحقیقات اولیه آندره ای لینده که دردهه  1970 میلادی در خصوص نظریه"انتقال فاز کیهانشناختی" انجام شده بود، تئوری "تورم - inflation" را مطرح نمود و سپس با همکاری لیندهآن را بسط و توسعه داد. 
"آندره ای لینده" و "آلکساندر ولینکین" از نخستین کسانی بودندکه به استناد نظریه تورم و مدل کیهانشناسی تورمی احتمال وجود "چندجهانی -
multiverse" را مطرح نمودند.


آلکساندر ولنکین  AlexanderVilenkin  
فیزیکدان نظری و کیهانشناس اوکراینی تبار. عمده شهرت وینیز بواسطه همکاری با "گوت" در خصوص توسعه نظریه "تورم" است.ویلنکین روی مدل تورم پیشنهاداتی را مطرح نمود، از جمله اینکه او پیشنهاد کردپدیده تورم از یک سو می بایست در یک فاز زمانی مشخص آغاز شده باشد و همچنین از سویدیگر تورم می تواند
بی پایان و ابدی باشد!    
ویلنکین  به همراه لینده در زمره پیشگاماننظریه "چندجهانی -
multiverse"می باشند.


بنام خدای مهربان


با سلام و عرض تحیت خدمت بازدیدکنندگانگرامی
همانگونه که وعده داده شده بود در پایان انتشار مقاله "جهان های موازیو ابعاد اضافی" نسخه
PDF آن بصورت کتاب اینترنتی هم اینک قابل دانلود میباشد.
البته فرهنگ واژگان و اصطلاحات مقاله که در کتاب موجود است هنوز در وبلاگهامنتشر نشده است که انشاالله تعالی آن بخش نیز طی 5 پست جداگانه بروزرسانی خواهد شد
.

لینک دانلود:

جهان های موازی و ابعاد اضافی


بنام خدای مهربان


multiverseand extra dimensions ()


فصل هشتم) ماورای جهان هایموازی -           

ساکنان احتمالی جهان هایموازی -             
برخی از نظریه پردازان براین باورند که اگر جهان های موازی با مادارای حیات صاحب شعوری نیز باشند، آنها به شکل یک سری گزاره های ریاضی و یاترکیباتی از این دست خواهند بود نه به شکل آنچه که ما هستیم!!!      
بر اساس آنچه که در این مقاله پیشنهاد شد، اینطور به نظر می رسد که اگر جهان هایموازی وجود داشته باشند، ساکنان احتمالی آنها نیز موجوداتی متعالی با قابلیت ها وتوانائی های ماوراتصوری خواهند بود!
در اینجا پیشنهاد می گردد که ساختار وجودی ساکنان جهان های موازی به ترتیبی بودهباشد که امکان تبدیل به فرمت یا قالبهای مادون خود را داشته باشند؛   
فرضاً یک ساکن احتمالی جهان هفتم می تواند به شکل ظاهری ساکنان جهان های 6 ،5 ،4،3 ،2 و 1 نمود پیدا کرده و مبدل گردد.  
یک ساکن احتمالی جهان ششم می تواند به شکل ظاهری ساکنان جهان های 5 ،4 ،3 ،2 و 1نمود پیدا کرده و مبدل گردد.  
یک ساکن احتمالی جهان پنجم می تواند به شکل ظاهری ساکنان جهان های 4 ،3 ،2 و 1نمود پیدا کرده و مبدل گردد.                   
یک ساکن احتمالی جهان چهارم می تواند به شکل ظاهری ساکنان جهان های 3 ،2 و 1 نمودپیدا کرده و مبدل گردد.                   
یک ساکن احتمالی جهان سوم می تواند به شکل ظاهری ساکنان جهان های 2 و 1 نمود پیداکرده و مبدل گردد.
یک ساکن احتمالی جهان دوم می تواند به شکل ظاهریساکنان جهان اول نمود پیدا کرده و مبدل گردد.  

ساختارهای خارجاز multiverse  -                     
و نهایتاً فرازی که با اتمام آن مقاله ما نیز به پایان خواهد رسید، مربوط بحثدر وجود یا عدم وجود آفرینش در ماورای جهان های هفتگانه است!       
احتمالاً سوالی که در این نقطه پایانی به ذهن متبادر می گردد، اینست که؛        
آیا خداوند، تنها به آفرینش همین 7 آسمان(
multiverse -جهان های موازی) اکتفا نموده است!؟        
یا اینکه احتمال دارد ماورای این 7 آسمان نیز پدیده هائی را آفریده باشد ولی ما ازآن بی خبریم!؟        
در پاسخ این سوال باید گفت؛   
طبق برخی آیات قرآن -که در همین مقاله به تعدادی از آنها اشاره شد- به نظر می رسدکه خلقت و آفرینش، محدود به همین آسمانهای هفتگانه باشد و احتمالاً خارج از آن،نامحدوده ای بی پایان و تعریف ناشده است!  

ولی دلایل و شواهد دیگری به ما می گوید که احتمال این نیز وجود دارد کهآثار و نتایج خلقت و آفرینش خداوند، بی پایان و نامحدود بوده باشد اما در بی خبریو ناآگاهی ما!      
یکی از این دلایل وجود خود حضرت حقتعالی است که نامحدود و بی پایان است و همچنینقدرت و توانائی او که آنهم نامحدود و بی پایان است؛       
بنابرین چه چیز می تواند یک خالق و آفریننده با قدرت و توانایی نامحدود را ازآفرینش پدیده های متفاوت،بی تکرار و نامحدود بازدارد!؟ 
و یکی از دلایل دیگر، آیاتی از قرآن است کهیقیین و باور ما را نسبت به این موضوع بیشتر می کند آنجا که می فرماید؛     
1) سوره الرحمن آیه 29 ؛ خداوند تو هر روز درکاریست. "کل یوم هو فی شان"        
2) سوره نحل آیه 8 ؛ و چیزهائی که شما نمی دانید آفریده است. "و یخلق ما لاتعلمون"          
پس شاید بتوان این احتمال را مطرح نمود که ساختارها و پدیده هائی خارج از
multiverse نیز وجود دارند، اما چون ذهن نوعانسان محدود است، آگاهی و خبری از آنها به انسان داده نشده!
به هر روی باید بدین نکته اذعان داشت که خداوند یکیست اما آثار پدید آمده از قدرتنامحدودش بی پایان است. 

و نهایتاً نیز با این سخن مقاله را به پایان ببریم: 
حتی اگر روزی معلوم شود که این گمان(وجود ساختارهای خارج از
multiverse و آفرینش نامحدود) باور و گمانیغلط بوده است، هرگز و هرگز در توانائی و قدرت آفرینش حضرت حقتعالی تردیدی نخواهدبود، بلکه در آن هنگام باید گفت که این خود حضرتش بوده که بنا به مصالحی از آفرینشمزید صرفنظر نموده است، نه ناکافی بودن قدرت آفرینش او.     
                                                                                        پایان مقاله –7 دیماه 1398              

بهنام خدای مهربان

multiverseand extra dimensions (17)

(عکس شماره 26)

سادگی و پیچیدگیسیستمها در جهان های موازی -             
همانگونه که در فصول پیشین(فصل2-سازوکار جهان های موازی) نیز اشاره شد، به نظرمی رسد که پیچیدگی ساختار بنیادی این 7 جهان موازی با سادگی سیستم آنها ارتباطمع داشته باشد؛     

بدین مفهوم که احتمالاً شخص سازنده -حضرت اللهعظمةشاَنُه - هنگام خلقت جهان های موازی، هر مقدار که ساختار بنیادی را پیچیدهتر نموده است از آن سو در مراتب کلاسیکی و نجومی، انجام کار و اداره امور را سادهتر و آسان تر نموده است!    
در جهان اول
universe1 درسطح بنیادی(اتمی)، ما باساختار نسبتاً ساده ای روبرو هستیم؛     
هسته مرکب دوتایی -پروتون و نوترون- / ذره مداری واحد -الکترون- / و نهایتاً 3مدار مفروض /      
اما از آن سو در سطح کلاسیکی، مراحل کاری و انجام فعالیتها دارای پیچیدگی بسیارزیاد و دستیابی به اهداف دشوار است آنچنان که در سطح کلایسکی می بایست سلسله ای ازکنش ها و حرکات متعدد به انجام برسد تا یک هدف معمول حاصل گردد!

ولی به پیشنهاد و گمان این مقاله ساختار بنیادیدر جهان هفتم به نظر پیچیده می باشد؛  
هسته مرکب هشت تایی / ذرات مرکب و هفت تایی در مدار / و 21 مدار مفروض /              
در مقابل، آنچنان انجام فرآیندها و عملیات سطح کلاسیکی ساده است که فرضاً با یککنش 70 هدف متفاوت حاصل می گردد!       
درواقع هرچه موتور محرکه(سطح بنیادی) ساختمان پیچیده تری داشته باشد، نتیجه و اثرحاصل از آن(سطح کلاسیکی) قوی تر وکارآمدتر است و هرچه موتور محرکه، ساختمان سادهتری داشته باشد، نتیجه و اثر حاصل از آن ضعیف تر است. و این حقیقتی است که ما درعلم فیزیک کلاسیک و در مبحث مکانیک کلاسیک نیز به خوبی آن را مشاهده می کنیم!   

مرز   "ذره – ماده"   -                 
از دیدگاه این مقاله و به پیشنهاد آن؛     
جهان های موازی از ذرات و مواد کاملاً متفاوت ساخته شده اند آنچنان که جدولمندلیف(جدول عناصر) هر کدام از این جهان های موازی برای دیگر جهان های موازی،کاملاً ناشناخته است!!!    
بنابرین هرکیهان(جهان موازی) از الگوی"ذره-ماده" اختصاصی خود تبعیت میکند، بدین مفهوم که حریم و دیواره های هر کیهان(انتهای هر کیهان)، مرز ذره-مادهبرای همان کیهان است و به همین علت شرایط هرکیهان برای جهان های موازی همسایه اشقابل درک نیست!      
پس در نهایت میتوان چنین گفت؛        
"جهان مفروضی که عناصر و مواد سازنده اش ازذرات فرضی "zitom - زیتوم" تشکیل شده باشند، چگونه می تواند برای ما و ساکنان کیهان ماقابل درک و شهود باشد!؟ "


بهنام خدای مهربان

multiverseand extra dimensions (16)

فصل هفتم) ساز و کار جزئیجهان های موازی (ساختار بنیادی سایر ابعاد) -      
در فصول قبل(فصلچهارم -مراتب سه گانه) پیشنهاد شد که تمامی جهان های موازی شامل مراتب سه گانه؛     
" کوانتمی – کلاسیکی – نجومی " ، باشند. اما به نظر می رسد که این 7کواکب در ساختار بنیادی خلقتشان(مرتبه کوانتمی) توسط خالق یکتا –حضرت الله جلجلاله - متمایز از یکدیگر و دارای تفاوتی بنیادین در نظر گرفته شده اند ومتاثر از همین موضوع مراتب کلاسیکی و نجومی آنها نیز متفاوت است!        
دانشمندان صاحب نظر در مبحث جهان های موازی خودشان اذعان دارند که این جهان هایموازی همسایه برای ما غیرقابل شهود بوده و حتی شاید خارج از محدوده شعور و ادراکما باشند!                
احتمال دارد که اساس ساختار بنیادی در این کواکب هفتگانه، سازوکار هریک از اینجهان ها را آنچنان با جهان های همسایه شان صاحب تفاوت و دارای تمایز کرده باشد که اساس تعاریف بنیادیجمیع کمیت های فیزیکی در تک تک آنها منحصر به فرد باشد؛ از تعریف تاریکی و روشنائیو حتی خود ماهیت وجودی نور و ظلمت گرفته تا ساختار رنگها، اصوات، امواج و سایرمقادیر و کمیتهای فیزیکی دیگر!          
دانشمندان فیزیک ذرات بنیادی، نه تنها ذرات کوانتمی(ذراتی نظیر الکترون و همچنینکوارک ها) را غیرقابل تجزیه و فاقد ساختمان و ساختار زیرین می دانند، بلکه آنها را بهعنوان بنیادی ترین بخش از مواد تشکیل دهنده کیهان ما می شناسند که در فرودست آنهاچیزی به جز میدان انرژی(یا برپایه نظریه ریسمان-
string theory - خطوط چندگانه انرژی) نیست. آنهاباور دارند که این ذرات بنیادین سربرآورده از اقیانوس نامحدود انرژی، همانند نتهای موسیقی که از میان سیم های سازهای موسیقی خارج می شوند، از میدان انرژی بهبیرون می تراوند! 
به عبارتی دیگر هرمقدار مشخص از نوعی مداخله در میدان انرژی(متوقف نمودن مقادیریاز جریان انرژی) سبب ساز ایجاد و شکل گیری یک ذره بنیادی می گردد!      
حال این احتمال وجود دارد که خداوند جهان آفرین برای ساخت و ساز جهان های همسایه،اندازه و چگونگی توقیف انرژی(یا چگونگی مداخلات در میدان انرژی) را به گونه ایانجام داده باشد که اساساً ذرات بنیادین آن عوالم با ذرات بنیادی که ما می شناسیممغایرت و تفاوت داشته باشند.  
اما آنچه که این مقاله در اینجا پیشنهاد می نماید، در سطوح اندکی فراتر از میدانذرات بنیادی است. درواقع این پیشنهاد را بدینگونه مطرح می کنیم؛    
فرض می کنیم ذرات بنیادی برای تمامی جهان های موازی یکسان بوده ولی چیدمان آنهادارای تفاوتهای اساسی  باشد به شکلی کهساختار اتمی هرجهان را از جهان همسایه اش متمایز نماید. و این خود می تواند توضیحمناسبی برای انحصاری بودن مواد تشکیل دهنده هرجهان و وجود مرز ذره-ماده مابینتمامی این هفت کواکب باشد!   

(عکس شماره 25 )


بهنام خدای مهربان


multiverse and extra dimensions (15)


فصل ششم) ابعاد اضافی -
           
از دیدگاه علمی "نقطه" نماد کمیت تک بعدی است؛     
در تعاریف علمی یک نقطه اثری فاقد طول، عرض و ارتفاع است!     
اما جابجائی و حرکت کمیت تک بعدی –نقطه- سبب پدید آمدن طول یا عرض(خط) می گردد کهبه عنوان ارکان تشکیل دهنده کمیت 2/دو بعدی شناخته می شوند؛        
اما کمیت 2 بعدی فاقد ارتفاع بوده و ساکن سطح است!  
اگرچه برای توصیف کمیت تک بعدی یا همان نقطه از نظر واقع مثالی وجود ندارد، امابرای توصیف کمیت 2 بعدی بهترین مثال سایه است. سایه اجسام برروی سطح(یا بررویزمین) بهترین توصیف ممکن برای کمیت 2 بعدی است.         
اما جابجائی و حرکت کمیت 2 بعدی در ارتفاع سبب پدید آمدن حجم می گردد که نماد کمیت3 بعدی است؛       
اجسام نیز به عنوان بهترین مثال برای توصیف کمیت فضای 3 بعدی هستند.   
اما حرکت و جابجائی اجسام(یا کمیتهای دارای حجم) سبب پدید آمدن رویدادها یافرآیندهای دارای تقدم و تاخر می گردد که به عنوان کمیت فضای 4 بعدی شناخته می شود.امکان چیدمان رویدادها و کنش ها برای کمیتهای فضای 3 بعدی، "زمان" را کهکمیتی ملموس ولی غیرقابل روئیت است، به عنوان کمیت شاخص بعد چهارم به ما معرفی مینماید؛      
درواقع زمان دورانی یا 
circle time کمیت شاخص یا همان نماد فضای 4 بعدی است!                  
پس بدین ترتیب پی میبریم که حرکت و جابجائی کمیت شاخص هر بعد -حتی به میزان اپسیلنمقدار- سبب شکل گرفتن مرتبه بالاتر ابعاد خواهد شد؛
جابجائی نقطه(بعد یکم -
dimension1)، خط(بعد دوم – dimension 2)را به وجود می آورد.
جابجائی خط(بعد دوم –
dimension 2)،حجم(بعدسوم – dimension 3)رابه وجود می آورد.        
جابجائی حجم(بعدسوم –
dimension 3)،زمان(بعدچهارم – dimension 4)رابه وجود می آورد.    
اما جابجائی زمان(بعدچهارم –
dimension 4)سبب پدید آمدن چه چیز خواهد شد!؟   
و آیا اصلاً جابجائی زمان (بعد چهارم) امکان پذیر است!؟       
به نظر می رسد که جابجائی فضای چهار بعدی ممکن است و حرکت زمان دورانی(
circle time) به عنوان بعد چهارم، سبب پدید آمدن "زمانمستقیم" یا همان "direct time"می گردد!      
مطلبی که در فصل قبل -فصل 5- تحت عنوان زمان دورانی و زمان مستقیم بدان اشاره شد،پیش نیازی برای توضیح همین موضوع است ؛ " جابجائی زمان ! "     
درواقع آنچه که "مینکوفسکی" به عنوان مؤلفه چهارم وارد فضای 3 بعدینموده و زمان را به عنوان کمیت شاخص بعد چهارم معرفی می نماید، همان زمان دورانییا
circle time  است. بنابرین زمان مستقیم یا همانdirect time به عنوان مؤلفه پنجم در یک فضای 5 بعدی شناخته خواهد شد!    

آنگاه که زمان  به حرکت در می آید ! -                  
اگر امروز که این حقیر مشغول نگارش این فراز از مقاله هستم تاریخ؛
4.sep.2019 باشد، آنگاه درتاریخ؛          4.sep.2020 سیاره ما  -زمین-  ااماً در همین مکان فعلی نخواهد بود، اگرچهگردش دورانی(یا حرکت مداری زمین) چنین مطلبی را به ما القاء می کند اما واقعیت امراین است که در الگوی کیهانی ما از جهت مکانی ارتقاء یافته ایم و در تاریخ4.sep.2020  در موضعی بالاتر قرارداریم، همانگونه که امسالنیز در تاریخ 4.sep.2019 در جایگاهیمتمایز از مکانی که در 4.sep.20  قرار داشتیم، قرار داریم!             
همانگونه که در فصل پیش نیز به همراه شکل نشان داده شد؛   
متاثر از آزاد سازی نیرو –
anticlockwise force - در مرحله رفلکس، زمین نیز همراهبا سایر متعلقات کیهان می چرخد و بالا می رود!  
چرخش و گردش زمین پدید آورنده زمان دورانی یا
circle time است که به عنوان بعد چهارم شناختهمی شود اما جریان حرکت مستقیم و رو به بالایزمین((upswing کهکمیت دستگاه چهار بعدی را نیز به همراه خود بالا می کشد، پدید آورنده زمان مستقیمیا direct time است که بهعنوان بعد پنجم معرفی می گردد!       

(عکس شماره 23)

همانگونه که در فصل قبل نیز توضیح داده شد؛
circle time یا زمان دورانی، یک کمیت اختصاصیاست که برای هر جزء از کل سیستم کیهان ما، جداگانه و مجزاست بنابرین متاثر از همینموضوع بعد چهارم نیز برای هر سیستم به شکل جداگانه و تحت الگوی دوار و منحصر بهفرد همان سیستم توضیح داده می شود!       
اما
direct time یا زمان مستقیمیک کمیت واحد است و تمامی اجزاء کیهان به صورت یکپارچه از آن الگوی زمانی متابعتمی نمایند، از یک ذره ناپیدا گرفته تا یک کهکشان باعظمت. بنابرین میتوان گفت کهمتاثر از همین موضوع، بعد پنجم سیطره کیهان ما را به شکل جامع و کامل تحت پوشش خوددارد.       

بیان یک مثال ساده -  
شما یک قطارمسافری یا یک کشتی مسافری را در نظر بگیرید که شامل غرفه های مختلف با اتاق هایمختلف و متعدد می باشد به همراه تعداد زیادی مسافر. مسافران متفاوت به همراه خدمهو کارکنان کشتی هرکدام مشغول کارهای متفاوتی هستند و حرکات اختصاصی مرتبط باکارها، وظایف و امورات خود را انجام می دهند، اما حین انجام تمامی این حرکاتاختصاصی، تمامی آنها در یک حرکت جامع و کلی وجه اشتراک دارند:     
"حرکت رو به جلوی قطار یا کشتی"   
بنابرین، اینگونه به نظر می رسد که بعد پنجم -ارتقاء- تنها وجه اشتراک(عامل زمانیمشترک) مابین تمامی اجزاء هر کیهان است!     

بعد ششمdimension 6 /  -    
و اما جابجائی و جنبش هر 7 کوکب و کشند آنها نسبت به یکدیگر(جنبش حباب صابونی یاهمان جنبشی که سبب اصابت 2 کیهان به یکدیگر و پدیدآمدن نقطه سرد شده است) می تواندبه عنوان بعد ششم معرفی گردد!  

بعد هفتمdimension 7 /  -    
و حرکت دستجمعی و منظم هر 7 کوکب به سمت و سویعرش الهی که احتمالاً آخرین حرکت موجود و تعریف شده در عالم خلقت است، می تواندتعریفی برای بعد هفتم باشد!

(عکس شماره 24)


به نام خدای مهربان

multiverse and extra dimensions (14)

زمان مستقیم یا
direct time -                  

اما زمان مستقیم که متاثر از حرکت مستقیم کل عالم اول(univers1) می باشد عبارت است از میزانگسستگی و فاصله اجزاء عالم اول(universe1)نسبت به نقطه مبداء یا همان منطقه بیگ بنگ!             
درواقع زمان مستقیم میزان جابجائی کل سیستم را به ما نشان می دهد که به صورت جامعو یکپارچه اتفاق می افتد و برخلاف زمان دورانی که برای اجزاء سیستم دارای بیشمار نقطه آغاز و پایاناست، زمان مستقیم تنها داری یک نقطه آغاز و یک نقطه پایان است و مقدار آن از نقطهآغاز تا کنون  13.7 میلیارد سال بوده وبرای کل سیستم (
universe1) بهشکل واحد محاسبه می گردد.
اگر که ما می بینیم "ثابت هابل –
Hubble constant"اینچنین دقیق سرعت دورشدن کهکشانها در کل کیهان را به ما نشان می دهد، شاید علتشسرعت ثابت گسست کیهان در مرحله رفلکس باشد که درحقیقت همان فاکتور اصلی سازندهزمان ثابت و پایدار(زمان مستقیم direct time)برای کل سیستم می باشد. 

وظیفه ماه و نقشآن در تقویم قمری -                   
نکته بسیار عجیبی که در اینجا مشاهده می شود عبارتست از نقش ماه و تقویم قمریدر نمایش زمان مستقیم یاdirecttime.           
جابجایی زمان در تقویم قمری که بالعکس تقویم شمسی ثابت نبوده و همواره درگردش استما را متوجه نکته بسیار ظریفی می نماید؛                 
درواقع میزان جابجائی زمان در تقویم قمری نشان دهنده و نمایشگر حرکت مستقیم یا جهشبه سمت بالا-
move upسیاره زمین روی بردار زمان مستقیم - direct timeاست!    

(عکس شماره )

همانطور که قبلاً هم گفتیم؛      
پس از بیگ بنگ و در مرحله رفلکس، تمامی متعلقات کیهان ما -اعم از سیارات، ستارگانو کهکشانها-  طی یک حرکتترکیبی(دورانی-مستقیم) در جهت پادساعتگرد- می چرخند و بالامی روند.

(عکس شماره 19)

برای سیاره ما -زمین- تقویم شمسی یا خورشیدینمایش دهنده حرکت دورانی است، اما تقویم قمری و اختلاف 10 روزه آن با تقویم شمسیدر هرسال، نمایشگر حرکت عمودی و رو به بالای سیاره ما و همان تقویم زمان مستقیماست!          

(عکس شماره 20)

بر روی تقویم شمسی، ما مشاهده می کنیم که سالقمری همواره حدود 10 / (10±1) روز زودتر ازسال قبل آغاز می گردد.(بسته به سال کبیسه و همچنین ماه های 31 روزه ممکن است کهاین رقم ده روز، یک روز کم یا زیاد شود)         

  فرضاً اگر آغاز سال 1440(1/1/1440 اول محرم) برروی تقویمخورشیدی روز 20 شهریور 1397 برابر 11 سپتامبر 20 بوده باشد، آنگاه آغاز سال 1441برروی تقویم خورشیدی روز 10 شهریور 1398 برابر اول سپتامبر 20 خواهد بود. و این اختلاف زمانی 10 روزه با توجه به جریانگردش پادساعتگرد به وضوح میزان حرکت صعودی و جابجائی برداری سیاره ما-زمین- رابرروی محور مستقیم  direct timeنمایش می دهد؛     

(عکس شماره 21)

در فصل بعد خواهیم دید که این 2 حرکت(حرکتدورانی و حرکت مستقیم) که عامل پدید آورنده زمان برداری(direct time یا همان زمان مستقیم) و زمانچرخشی(circle timeیا همان زمان دورانی) می باشند، در حقیقت بنیان و اساس پدیدآمدن ابعاد اضافی فضا-زمان بوده و هستند!

(عکس شماره 22)


بهنام خدای مهربان

multiverse and extra dimensions (13)

Text Box: Particle Text Box: Particle Text Box: Particle فصل پنجم) زمان دورانی وزمان مستقیم -                
در مقاله "کد فاینال-
final code"  اشاره شد که "massless cloud – ابربدون جرم"، توسطپروردگار هستی بخش و آفریننده مان –حضرت الله جل جلاله-  تحت نیروی ساعتگرد(clockwise force) وطی فرآیندی موسوم به "پرس-press"،فشرده شده است.     
اما بدین نکته بسیار مهم و حائز اهمیت نیز اشاره شد که فرآیند پرس تنها تحت فشارنیروی عمودی نبوده است، بلکه نیروی  فشاردر فرآیند پرس، ترکیبی از نیروی فشار دورانی و نیروی فشار عمودی بوده است؛
همانند شخصی که با آبمیوه گیری دستی مشغول گرفتن آب پرتقال است!         

(عکس شماره 15)

خب بدیهیست که تحت تاثیر این نوع فشار در مرحلهپرس- press ،کیهان ما(universe1) در مرحله عکس العمل یا رفلکس- reflex تحتتاثیر 2 حرکت شکل می گیرد؛            
الف- حرکت دورانی
 circle move(شکل دایره ای -کروی کهکشانها،ستارگان و سیارات و همچنین نوع گردش دوار و مداری آنها متاثر از همین حرکت دورانیو تایید کننده آن است) 
ب- حرکت مستقیم
 direct move(دور شدن کهکشانها از یکدیگر -کهبه عنوان انبساط عالم شناخته می شود- نیز متاثر از حرکت مستقیم و تایید کننده آناست)   
اما این 2 حرکت اساسی که کیهان ما در سایه آن شکل گرفته است درواقع سازنده 2 بازهزمانی اصلی نیز هستند که به عنوان مقیاس سنجش زمان شناخته می شوند:   
1. حرکت دورانی
(circlemove)،سازنده زمان دورانی(circle time)است. 
2. حرکت مستقیم
(directmove)،سازنده زمان مستقیم(direct time)است.

زمان دورانی یا circle time -                  
زمان دورانی درواقع همان "تقویم شمسی-خورشیدی" و سایر گاهشمارهایگردشی مشابه است که متاثر از حرکت وضعی و انتقالی زمین و سایر سیارات و ستارگانپدید می آید. 
زمان دورانی برای تمامی اجزاء سیستم (متعلقات کهکشان ما و همچنین جمیع متعلقاتکیهان) متفاوت است. همانند تفاوت مقداری شبانه روز و سال برای تمامی سیارات منظومهشمسی؛  

(عکس شماره 16)

درواقع تمامی کهکشانهای موجود در کیهان ما(universe1) به همراه تمامی اجزاء درونیشانشامل جمیع سیارات و ستارگان، هرکدام به تنهائی دارای تقویم دورانی منحصر به فرد وزمان دورانی جداگانه ای هستند.

(عکس شماره 17)

زمان به وقت زمین !!! -       
شاید یکی دیگر از دلایلی که "جناب بطلمیوس" زمین را مرکز عالم فرض کردهبود این باشد که زمان کل کائنات به وقت زمین است!       
درواقع زمان به وقت زمین  -یا همان زماناستاندارد-  درحکم زمان بین المللی
UTC استبرای کل کائنات. فرض کنیم اگر همین امروز بخواهیم زمان استاندارد را به وقت سیارهمشتری تغییر دهیم، اساس و نظام محاسبه زمان در کل کیهان برهم خواهد ریخت!!! 


بهنام خدای مهربان



(12)multiverse and extra dimensions


2. اما بپردازیم به معرفی کمیت شاخص مرتبهکلاسیکی(یا سطح کلاسیکی)؛              
کمیتهای مرتبه/ سطح کلاسیکی درواقع همان اجرام و اجسامی هستند که سنگ بنای وجودیآنها(یا زیر ساختهای آنها) تشکیل یافته است از عناصر، ملکولها، اتمها و ذراتزیراتمی.                  
به عبارت دیگر می توان گفت که کمیتهای مرتبه/ سطح کوانتمی اساس ساختار مرتبه/ سطحکلاسیکی را تشکیل می دهند!.         
جمیع جمادات، نباتات، حیوانات و انسانها(بطور کلی سنگ و چوب و گیاهان و جانوران)از کمیتهای شناخته شده مرتبه/ سطح کلاسیکی هستند اما بعنوان کمیت شاخص مرتبه/ سطحکلاسیکی، در اینجا نوع و گونه انسان پیشنهاد می گردد که به مقدار ایده آل و مفروض،زمان حیات آن یک قرن یا یک دوره صدساله برآورد می گردد با حجم و اندازه ای مشخص وتعریف شده که نیازی به توضیح ندارد.            

3. و درنهایت کمیت شاخص مرتبه نجومی(یا سطحنجومی)؛             
کمیت شاخص در مرتبه/ سطح نجومی(یا ماژستیکی)، کهکشانها هستند. یک کهکشان به شکلواحد(یک جسم صلب) شاخصی است از کمیت مرتبه/ سطح نجومی. یک کهکشان اگرچه خودش نیزتشکیل یافته است از کمیتهای مراتب کوانتمی و کلاسیکی، اما در قالب کمیت شاخصمرتبه/ سطح نجومی، بعنوان یک جسم صلب درنظر گرفته می شود. 
یک کهکشان نیز دارای سایز و اندازه بوده و همچنین دارای طول عمر و زمان حیات نیزمی باشد.      
"کهکشان راه شیری
milky way -"که منظومه شمسی و سیاره ما –زمین- نیز جزو متعلقات آن است، در حدود یکصد هزار/ 100,000 سال نوریامتداد دارد و قطر تقریبی آن نیز به حدود پانزده هزار/ 15,000 سال نوری می رسد. این کهکشان با عظمت، برای یک دوران کامل(گردش360درجه حولخود) به دویست میلیون سال زمان نیاز دارد.(یعنی فرضاً یک شبانه روز -یک24ساعت-برای این کهکشان معادل با 200,000,000 سال می باشد!) 
این مقادیر به خوبی گویای عظمت و بزرگی کمیت شاخص مرتبه/ سطح نجومی –یا همانکهکشان ها- هستند. کهکشان راه شیری با دستکم 400-200  میلیارد ستاره از لحاظ جثه و بزرگی تنها یکدوم(نصف) کهکشان "آندرومدا" است و این درحالیست که بزرگترین کهکشانشناخته شده از لحاظ بزرگی و عظمت، شصت/ 60 برابر کهکشان راه شیری است!

(عکس شماره 11)

کهکشان  "IC1101"  واقع در صورت فلکی "دوشیزه - virgo"، طول آن به شش/ 6 میلیونسال نوری می رسد و در فاصله ای حدود یک/1 میلیارد سال نوری از ما قراردارد.         

(عکس شماره 12)

در اینجا بد نیست تا به بزرگترین ستاره شناختهشده نیز اشاره ای داشته باشیم؛ 
"وی وای سگ بزرگ –
vy canis majoris "بزرگترین ستاره ایست که تا کنون شناخته شده و بزرگی آن ششصد/ 600برابر خورشید ماست!.
ستاره شناسان معتقدند که
vy  اگر در منظومه شمسی قرارداشت و در جایگاه خورشیدمی نشست تا مدار سیاره زحل را اشغال می نمود!

(عکس شماره 13)

هاله نور(یا شعاع درخشش) پیرامون vy درحدود هشت/ 8 دقیقه نوری(حدود یکصد و پنجاه میلیون کیلومتر) است، یعنی مسافتی درحدود فاصله مابین زمین و خورشید فقط مختص به هاله پیرامونی این ستاره بسیار عظیماست. سیاره ای همانند زمین، حتی اگر در فاصله سه/ 3 میلیارد کیلومتری vy نیزقرار داشته باشد به خوبی از روشنایی و حرارت آن بهرمند می گردد!.
و اگر سیاره ای در مدار حیات
vy درحال  گردش می بود یکسال شمسی/ خورشیدی آن دستکم معادل1000 سال ما بود!!!           
خب از توضیحات فوق تا حدودی متوجه اندازه و بزرگی کمیت شاخص مرتبه/ سطح نجومیخواهیم شد؛        
مقادیر (زمان حیات و اندازه) در مرتبه/ سطح نجومی آنچنان است که برای شهود و نظارهسازوکار آن اگر بر فرض محال بتوانیم سرعت ذهن و سرعت جریان حرکت پیرامون خود را باسرعت حرکت در مرتبه/ سطح نجومی تطبیق داده و هماهنگ نماییم، آنگاه مرتبه/ سطحکلاسیکی خودمان را(از لحاظ اندازه، طول عمر و سرعت حرکت) همچنان مرتبه/ سطحکوانتمی مشاهده خواهیم نمود!     

آیا ما در کسریاز ثانیه هستیم -                 
فرض کنیم 15 اکتبر سال 1960 میلادی هوای نیم روزی شهر لندن نیمه ابری بودهاست؛       

(عکس شماره 14)

حال دسته ای از ریز ذرات محلی(ذرات کوانتمی محلمورد نظر) که مشغول مطالعه و بررسی مرتبه/ سطح کلاسیکی هستند تصادفاً بخش بسیارکوچکی از اطلاعات مربوط به آن روز نیمه ابری شهر لندن به دستشان می رسد.آنها وگذشتگان و آیندگانشان مشغول بررسی داده های آن نیم روز نیمه ابری شهر لندن هستند، درحالیکهاز آن روز تا به امروز در مرتبه/ سطح کلاسیکی بی شمار وضعیت متفاوت در سرتا سر کرهزمین رخ داده است!!!  
اشراف و احاطه ما و مرتبه/ سطح کلاسیکی ما نسبتبه مرتبه/ سطح نجومی نیز مشابه همین مثال است!

و این کمترین مثال برای توصیف تفاوت ها در اینسه جهان است؛     

1.جهان کوانتمی(سطح/ مرتبه کوانتمی)         
2.جهان کلاسیکی(سطح/ مرتبه کلاسیکی)                 
3.جهان نجومی(سطح/ مرتبه نجومی)            

اما آنچه که این مقاله تصمیم دارد تا در فرازپایانی فصل چهارم خود بیان نماید چنین است:      
به نظر می رسد که مراتب سه گانه "کوانتمی-کلاسیکی-نجومی" می بایست درهرجهان موازی به شکل مجزا و منطبق با سازوکار همان جهان موازی وجود داشته باشند.یا به بیان ساده تر باید گفت که هرکدام از این عوالم هفتگانه سه سطح/مرتبهکوانتمی-کلاسیکی-نجومی منحصر به فرد و مجزا از یکدیگر مربوط به خودشان را دارند!


بهنام خدای مهربان


(11)multiverse and extra dimensions

فصل چهارم) مراتب سه گانه -
     

در جهان شناخته شده- universe -   ما با 3 مرتبه(یا سه سطح) متفاوت مواجه هستیم: 

1. مرتبه/ سطح کوانتمی(یا جهان کوانتمی) که دراین مقاله ما برای آن اصطلاح؛        
 
Quantical  یا  Quantical level را به کار می بریم.      

2. مرتبه/ سطح کلاسیکی(یا جهان کلاسیکی) که دراین مقاله ما برای آن اصطلاح؛     
Classical یا Classical level را به کار می بریم.   

3. مرتبه/ سطح نجومی(یا جهان نجومی) که در اینمقاله ما برای آن اصطلاح؛ 
Majestical یا Majestical level را به کار می بریم.        

کمیت های موجود در این سه مرتبه/سطح، از بسیاریلحاظ با یکدیگر  متفاوت هستند.
اما مهمترین جنبه تفاوت و مغایرت فی مابین کمیت های این سه مرتبه/ سطح، یکی "طولعمر و زمان حیات" و دیگری "اندازه و سایز" آنهاست!        
ابتدا بهتر است تا "کمیت شاخص" در هر سه مرتبه/ سطح(کوانتمی – کلاسیکی -نجومی) را معرفی نموده و سپس به زمان حیات و اندازه این کمیتها و مقایسه آنها بایکدیگر بپردازیم.

ذره . انسان .کهکشان ! -     

(عکسشماره 9)

1. ابتدا کمیت شاخص مرتبه کوانتمی(یا سطحکوانتمی)؛        
کمیت شاخص مرتبه/ سطح کوانتمی درواقع همان ذرات اتمی و زیر اتمی هستند که ما بهشکل کلی و جامع در اینجا به آنها همان "ذرات" می گوییم.         
کتاب "فیزیک از آغاز تا امروز" در صفحه 650 ، در جدولی به شکل خلاصهگروهی از این ذرات را به همراه طول زمان حیاتشان معرفی نموده است که ما در اینجابه شکلی خیلی خلاصه تر تنها به طول حیات آنها اشاره می کنیم:         

(عکس شماره 10 )

در جدول فوق می بینیم که به استثناء "پروتون"که یک ذره جاویدان و پایدار است، مابقی ذرات دارای طول عمرهستند که مقدار آناصطلاحاً  "اپسیلن" یعنی عددیبسیار بسیار ناچیز است!        
فیزیکدانان و دانشمندان سایر علوم ذیربط به این مقادیر اندک زمانی اصطلاحاً  "اجزاء ثانیه"  یا  "کسریاز ثانیه" می گویند.      

کسری از ثانیه و تعریف آن ! -          
همانطور که می دانیم سنگ بنای سنجش زمان(یا کمترین واحد و مقیاس زمان سنجی) ثانیهنام دارد.     
اما تعریف "ثانیه" چیست !؟             
در اصطلاح فیزیکی 1/یک ثانیه عبارتست از بازه زمانی که طی آن "ایزوتوپ 133اتم سزیم -
133 Cesium"، به مقدار مشخص و تغییرناپذیر   9,192,631,770 مرتبه ارتعاش می نماید!     
هر مقدار اندک از این 9 میلیارد مرتبه ارتعاش
Cesium133 می تواند بعنوان کسری از ثانیهتلقی گردد؛       

یک میلیاردم ثانیه ، یک سی و شش میلیاردم ازثانیه ، یک ده هزار میلیاردم از ثانیه و غیره .
خب این تعاریف چند موضوع را برای ما به شکل واضح و روشن توضیح می دهد:               
مورد اول اینکه ما پی میبریم که اندازه این ذرات(کمیت شاخص مرتبه/ سطح کوانتمی)آنچنان کوچک است که حتی تصور آن نیز مانند یک توهم است. از هر مقدار اندکی هم کهما تصور نمائیم، اندازه آنها کوچکتر و ناچیزتر است. کوچکتر از هر کوچکتری وناچیزتر از هراندازه ای!  
مورد دوم سرعت بالای انجام وظایف و رسالات محوله است؛             
آنها برای انجام این وظایف تنها به کسری از ثانیه زمان نیاز دارند!               
و مورد سوم زمان حیات فوق العاده اندک آنهاست؛                
اگر تصور کنیم که دارای نیرو و توان ماورائی/مافوق بشری باشیم آنچنان که بتوانیمبرای شهود و نظاره دوره زندگانی این ذرات، سرعت ذهن و سرعت جریان حرکت پیرامون خودرا با دوره زندگی آنها تطبیق داده و هماهنگ نماییم(یعنی از دیدگاه یک ذره کوانتمیبه مرتبه/ سطح کلاسیکی خودمان نگاه کنیم)، آنگاه در جهان اطرافمان جریان متوقف شدهو همه چیز از حرکت باز خواهد ایستاد دقیقاً همانند عکسی فتوگرافیک یا یک تابلوی نقاشی!
خب این توضیحات چکیده ای بود برای معرفی "کمیت شاخص" مرتبه/ سطحکوانتمی.


بهنام خدای مهربان


multiverse and extra dimensions (10)


 هم راستا شدن(line up)کرم چاله ها در جهان های موازی -                     

در آیاتی از کتاب آسمانی قرآن - سوره قدر- اشاره به شبی(شب قدر یا  night of power )شده است که معادل با هزارماه است!!!             
اما چطور چنین چیزی ممکن است!؟

(عکس شماره 6 )

در پاسخ بایدگفت:       
اگرچه ممکن است این امر محسوس نباشد، اما احتمال آن در هنگام هم راستا شدنکانالهای ارتباطی جهان های مواز وجوددارد.     

)عکس شماره 7)

اگر به اعتبار سخن کتاب آسمانی قرآن، بازه زمانیتقریباً 8 ساعته ای(شب قدر – night of power) وجود دارد که ضمن آن برابری زمانی حدوداَ هفتصد و بیست هزار/ 720000 ساعته به وقوع می پیوندد، احتمالاً این همانزمان هم راستا شدن حفره های کیهانی جهان های موازی است.   
به نظر می رسد بواسطه هم راستا شدن –
line up-کرم چاله ها(یا همان حفره های کیهانی)، زمان منطقه زیر سطح اشغال کرم چاله، از زمان غالب یا زمان برتر(در اینجا منظور از زمان غالب،زمان مورد استفاده در جهان هفتم است) متابعت می نماید.                       
مقایسه زمانی بین آسمان اول و آسمان هفتم طبق راهنمایی آیات کتاب الهی قرآن(سورهقدر) چنین خواهد بود؛     
"هنگامیکه 8 ساعت به زمان استاندارد(زمان معمول و مورد استفاده در جهان اول)معادل با 1000/هزار ماه باشد بدین مفهوم است که 1 ساعت زمان غیر استاندارد(دراینجا منظور زمان مورد استفاده در جهان هفتم است) معادل با 90000 / نود هزار ساعتاستاندارد است!     

90000 ساعت زمان استانداردuniverseone’s time)) = 1ساعت زمان غیر استاندارد(universeseven’s time)

بنابرین 1سال در جهان موازی هفتم معادل با 9000 سال در جهان موازی اول خواهد بود!     
با توجه به توضیحات فوق الذکر می توان این گونه تصور کرد که طی مسیر(پیمایش مسیر)در یک بازه زمانی مشترک در هنگامیکه دو کرم چاله(یا حفره کیهانی) از دو جهانمتفاوت با یکدیگر هم راستا هستند، به مقدار زمانی جهان فوقانی(زمان محلی جهانفرادست) محاسبه می گردد!               

(عکس شماره  8 )


بهنام خدای مهربان



multiverse and extra dimensions (9)


پهناوری و گستردگی جهانهای موازی(عظمت جهان های موازی) -            

پیشنهاد دیگریکه در اینجا مطرح می گردد اندازه احتمالی آسمانهای هفتگانه(سایز فرضی جهان هایموازی) و مقایسه آنها با یکدیگر است!   
اگر ما وسعت کیهان خودمان(
universe1) رامعادل یک واحد کیهانی بنام "کازمو - COSMO"در نظر گرفته و معرفی نمائیم آنگاه خواهیم داشت؛      

(universe1)= 1 cosmo  وسعت آسمان اول/ جهان موازی اول
(universe2)= 1.5 cosmo  وسعت آسمان دوم
(universe3)= 2 cosmo  وسعت آسمان سوم
(universe4)= 2.5 cosmo  وسعت آسمان چهارم
(universe5)= 3 cosmo  وسعت آسمان پنجم
(universe6)= 3.5 cosmo  وسعت آسمان ششم
(universe7)= 4 cosmo  وسعت آسمان هفتم

برپایه این پیشنهاد مطروحه چنین نتیجه گرفتهخواهد شد؛       
وسعت جهان موازی هفتم، 4 برابر جهان موازی اول خواهد بود -       
وسعت جهان موازی ششم، 3.5 برابر جهان موازی اول خواهد بود -    
وسعت جهان موازی پنجم، 3 برابر جهان موازی اول خواهد بود -       
وسعت جهان موازی چهارم، 2.5 برابر جهان موازی اول خواهد بود -  
وسعت جهان موازی سوم، 2 برابر جهان موازی اول خواهد بود -       
وسعت جهان موازی دوم، 1.5 برابر جهان موازی اول خواهد بود .      

(عکس شماره 5)


بهنام خدای مهربان


(8)multiverse and extra dimensions

محاسبه تعداد کرم چالهها در جهان های موازی-                 
در کتاب پیش ازرستاخیز جلد دوم صفحات 77 تا 79 – جلد سوم صفحات 177 تا 179 ، به احتمال وجود
دو کرم چاله برفراز زمین اشاره نمودیم.

(عکس شماره 4)

حال بیاییم و با در نظر داشتن این نکته به ادامه مطلب توجهکنیم؛       
"کلو تیلمائوس بطلمیوس" منجم و ریاضی دان مصری معتقد بود که زمینمرکز عالم است!        
اما بعدها با ساخته شدن ابزار نجومی و مشاهده دقیق تر آسمان، روشن شد که چنینباوری هرگز و هرگز صحیح نبوده است! اما نکته مورد بحث و اشاره ما در اینجا این استکه شاید بتوان موضوع محوریت و مرکزیت زمین را از دیدگاه جناب بطلمیوس و منجمانقائل به هیئت بطلمیوسی اینطور تفسیر نمود که؛      
"زمین به دلیل داشتن حیات ذی شعور، آب، میزبانی از گونه هوشمند انسان وهمچنین وجود 2 حفره کیهانی(کرم چاله) در اطراف آن بعنوان پایتخت آسمان اول(ایلول –
universe1) شناخته می شود!"      
البته مسلماً گفته خواهد شد که حضور گونه های هوشمند و ذی شعور و همچنین حفره هایکیهانی متعدد در هرنقطه ای از این جهان بی کران (جهان موازی اول یا آسمان اول –
universe1) محتمل است.

اما در پاسخ میتوان گفت که اگرچه این احتمال هست ولیمادامیکه اثبات نشده و به تایید نرسیده، اجازه بدهیم که برای ادامه مقاله و بیانسایر مطالب به همان فرضیه فوق(مرکزیت زمین با 2 کرم چاله) اکتفا کنیم!            
این مقاله پیشنهاد می کند که فرمول محاسبه تعداد کرم چاله ها(حفره های کیهانی یاهمان کانالهای ارتباطی بین جهان های موازی) چنین باشد؛        

WH ux  =   X+1

Wormhole    مخفف واژه کرم چاله  :  WH          
Universe    مخفف واژه کیهان  :  U                    
Number Of Universe   شماره و رتبه برای هرکیهان  :  X        

بنابرین خواهیم داشت: 
تعداد کرم چاله هایِ (حفره های کیهانی) آسمان یا جهان موازی اول :    
WH u1 = 1+1       
تعداد کرم چاله های آسمان دوم :
                                      WHu2 = 2+1                 
تعداد کرم چاله های آسمان سوم :        
                                                 WHu3 = 3+1       
تعداد کرم چاله های آسمان چهارم :      
                                      WHu4 = 4+1       
تعداد کرم چاله های آسمان پنجم :        
                                      WHu5 = 5+1       
تعداد کرم چاله های آسمان ششم :        
                                      WHu6 = 6+1       
تعداد کرم چاله های آسمان هفتم :                
                                              WHu7 = 7+1 


بهنام خدای مهربان

multiverse and extra dimensions (7)

فصل سوم) پل ارتباطی جهانهای موازی -                         

این فراز از مقاله را با این پرسش آغاز می کنیمکه ؛             
آیا جهان های موازی بایکدیگر در ارتباط هستند؟        
دانشمندانی که قائل به وجود جهان های موازی هستند باور دارند که این چنین است وجهان های موازی نه اگرچه به شکل محسوس و قابل درک و لمس، اما در ابعادی فراتر ازادراک ما توسط کانالهائی به نام کرم چاله یا
wormhole با یکدیگر در ارتباط می باشند.
پیشگامان تئوری جهان های موازی نوسان غیرعادی نور در بخش کوچکی از کیهان ما رادلیلی بر سایش جهان ما با جهان همسایه (آسمان دوم -
2 universe) می دانند بنابرین وجود یک پلارتباطی را فی مابین جهان های موازی ناممکن نمی دانند.      
در اینجا توجه شما را به گزیده مقاله ای در خصوص همین مطلب جلب نموده و سپس بهنتیجه گیری و ادامه بحث خواهیم پرداخت.

سایت علمی بیگ بنگ :        
دانشمنداندانشگاههای "کارولینالی شمالی" و "کارنگی ملون" موفق بهشناسایی اولین گواه قطعی از وجود جهان های دیگر شدند. کیهان‌شناسان با بررسی نقشه‌ای از جهان از داده‌های فضاپیمای پلانکنتیجه گرفته‌اند که این نقشه نشانگر ناهنجاری‌هایی است که تنها می‌توانند توسط کششگرانشی جهان های دیگر ایجاد شده باشند. این نقشه نشان‌دهنده تابش‌هایبیگ بنگ در 13.8 میلیارد سال پیش موسوم به تابش زمینه کیهانی است کههنوز در جهان قابل مشاهده است.

(عکس شماره 3)

دانشمندان پیش‌بینی کرده بودند که این تابش باید بطورمساوی توزیع شده باشد؛
اما این نقشه تمرکز بیشتری از آن را در نیمه جنوبی آسمان و یک نقطه سرد را نشانداد که با درک کنونی از فیزیک قابل توضیح نیست
.    
"لائورا مرسینی هیوتون"، فیزیکدان نظری دانشگاه کارولینای شمالی و"ریچارد هولمان"، استاد دانشگاه کارنگی ملون در سال ۲۰۰۵ پیش‌بینی کردندکه ناهنجاریهای موجود در تابش زمینه کیهانی می تواند در اثر کشش از سوی جهان هایدیگر ایجاد شده باشد.
اکنون که "مرسینی هیوتون" داده‌های پلانک را برسی کرده، بر این باور استکه فرضیه وی درست بوده است
.
یافته‌های وی نشان می‌دهد که تعداد نامحدودی از جهان های دیگر در خارج از جهان ماوجود دارد.      
اگرچه برخی دانشمندان در مورد نظریه جهان های دیگر تردید دارند، این یافته‌ها می‌تواندگامی رو به جلو در جهت تغییر دیدگاه فیزیک باشد
.       
باید اذعان داشت که آن جهان مکانی نیست که ما توانائی سفر بدانجا را داشته باشیم واز سوئی دیگر چیدمان ابعاد آن هم کاملاً متفاوت از جهان ما خواهد بود، اما یک راهوجود دارد که بتوانیم حضور آن را حس کنیم؛      
اگر دو جهان به اندازه کافی به یکدیگر نزدیک شوند جاذبه گرانشی شان هر چیزی را باجرمشان به سمت لبه های مربوطه خود میکشاند و به همین دلیل است که ما نقطه سرد رامی بینیم و به همین دلیل است که "انرژی تاریک" کهکشان ها را به سمت خودمی کشاند و به حرکت در می آورد در واقع این جهانی دیگر است که بر روی جهان ما فشاروارد میکند و به سوی خودش می کشد
.

نقل شده از سایت علمی "بیگ بنگ"

 


Friction Effect یااثر سایشی -              
سه فضاپیما –کاوشگر ؛        
 "کوبه
COBE"-     
"دبلیومپ
W.MAP"  -       
"پلانک
PLANK"- 
که هرکدام برای مقاصد خاصی به فضا فرستاده شده بودند، در مورد یک پروژه بخصوصاشتراک وظیفه داشتند و آن تجزیه و تحلیل(آنالیز) تابش زمینه کیهانی
cosmic microwave background radiation (CMB) به منظور تهیه یک نقشه جامعکیهانی بود!        
ماحصل همین جمع آوری داده ها، فضا پیمای پلانکبه مورد بخصوصی در نور تابش زمینه کیهانی برخورد نمود که نظر دانشمندان و محققانذیربط را به خود معطوف داشت!      
آنچنان که دانشمندان سابقاً عنوان نموده بودند، برپایه مشاهدات و اندازه گیری هایآنها تابش زمینه کیهانی در سراسر گیتی یکسان بوده و میزان پراکندگی آن از توزیعیکنواختی برخوردار بود؛

در سال 1964 میلادی دو فیزیکدان بنامهای "آرنوآلن پنزیاس" و "رابرت وودراو ویلسن" به شکلی کاملاً اتفاقی - درحالیکهاز طریق یک رادیوتلسکوپ مشغول برقراری ارتباط با یک ماهواره بودند -  موضوعبسیار مهمی را کشف کردند که بعد ها برای آنها جایزه نوبل فیزیک را به ارمغان آورد.       
کشف آنها چنین نامیده شد ؛     

cosmic microwave background radiation   یا  "تابش زمینه کیهانی"             

"پنزیاس – ویلسن"درنتیجه این کشف بزرگ پی بردندکه نوری بسیار سرد، رقیق و غیرقابل روئیت در سرار گیتی گسترده شده که جمیع متعلقاتکیهان شناخته شده ما درون آن غوطه ور است.   
 اما موضوع شگفت انگیزتر این بود که سایردانشمندان متعاقباً متوجه شدند میزان این نور سرد و رقیق، در تمام نقاط کیهان یکساناست و این تابش از توزیع کاملاً یکنواختی در سراسر عالم برخوردار است.     
نوری که میزان تراکم آن در همه جای کیهان حدود 400 فوتون در سانتیمتر مکعب می باشد:         
تابش بیگ بنگ آنچنان قوی بوده که اثرات آن که به روشنائیثانویه یا Afterglow Light  Pattern موسوم استتا چهارصد هزار سال در فضا باقی می ماند و سپس این روشنائی رو به افول رفته و جهانوارد مرحله تاریکی یا Dark Ages می گردد اما نکته بسیار مهمی که در زمان وقوع این خاموشی رخ میدهد این بوده است که گویا افت روشنائی تا رسیدن به تاریکی مطلق پیشروی نمی کندبلکه دقیقاً در یک مرز مشخص توقف نموده و به شکلی ثابت در فضا باقی می ماند.  
 این مرز که بعنوان "تابش زمینهکیهانی" یا اختصارً
CMB شناخته می شود نوری بسیار سرد،رقیق و غیر قابل روئیت است که میزانآن 400 فوتون در سانتی متر مکعب می باشد.  

اما اطلاعاتی که plank(کاوشگر فضائی پلانک) در اختیاردانشمندان قرارداد مغایرتی را در این توزیع متوازان تابش زمینه کیهانی نشان میداد!        
گویا قسمت بخصوصی از کیهان از این الگوی توزیع متوازن پیروی نمی نموده، و تابش نورزمینه در آن قسمت با سایر قسمتها متفاوت بود و به نظر کم رنگ تر(یا پر رنگ تر) مینمود.         
حال سؤال این بود که؛ 
آیا این مغایرت از روز ازل در این یکپارچگی تابش کیهانی وجود داشته است!؟
یا اینکه این مغایرت بر اثر یک کنش و رویداد کیهانی به وقوع پیوسته و آن یکپارچگیازلی را دستخوش تغییر نموده است!؟
اگرچه در ابتداء گروهی از دانشمندان اصرار بر این داشتند که این یک نقص بنیادیناست، اما بعدها غالب دانشمندان و محققان ذیربط تدریجاً به این نتیجه رسیدند کهمغایرت موجود در تابش زمینه جنبه ازلی نداشته و بواسطه یک رویداد خاص کیهانی بهوقوع پیوسته است.     

cold spot یا نقطه سرد -                        
منطقه ای که بهاصطلاح  " ناهمسان گردی یا غیر همسانگردی تابش زمینه کیهانی" در آنجا وجود دارد،
نقطه سرد یا
cold spotنامیده می شود.                 
همانطور که گفته شد علت این مغایرت از نظر دانشمندان وجود یک پدیده ثانوی بوده کهتاثیراتش برروی آن نقطه بخصوص بدین شکل ظاهر شده است. 
برای درک بهتر موضوع می توانیم به پدیده سیاهچاله و رفتار نور در حاشیه آن اشارهکنیم و آنرا مورد مثال قراردهیم؛         
زمانیکه نور در اطراف سیاهچاله(افق رویداد) به دام می افتد نه به داخل سیاهچالهکشیده می شود و نه توان گریز از کمند گرانش فوق العاده سیاهچاله را دارد، بنابرینسرگردان در اطراف سیاهچاله پرسه میزند.  
دانشمندانی که به بررسی کمیت نور و سرعت آن در سراسر کیهان می پردازند از اینرفتار عجیب و نامتعارف فوتون ها(پرتوهای نور) که بر محیط سیاهچاله و اطراف آن بهدام افتاده اند، پی به حضور سیاهچاله ها می برند!      
در خصوص
CMB نیززمانیکه دانشمندان متوجه شدند که این ملحفه یک رنگ و یکپارچه که در سراسر گیتیگسترده شده در نقطه ای بخصوص دچار ناهمگونی است، احتمال حضور یک عامل ثانوی و یکپدیده نامتعارف و ناشناخته را مطرح نمودند.      
بعدها گروهی از دانشمندان این پدیده ناشناخته را متوجه اثر حضور جهان های موازینمودند و اعلام داشتند که حضور حداقل یک جهان در همسایگی کیهان ما و سایش قسمتی ازجداره های بیرونی این دو جهان به یکدیگر، عامل پدید آمدن "نقطه سرد –
cold spot" شده است!                  
در این مقاله به نقطه سرد یا همان
cold spot کهدر نتیجه سایش دو جهان موازی به یکدیگر پدیدآمده است، "اثر سایشی -   FrictionEffect " میگوئیم!               

سایش جهان هایموازی و اشاره ای در  قرآن -                 
یکی از آیاتالهی کتاب قرآن اشاره ظریفی دارد به فشار کواکب هفتگانه به یکدیگر!             
سوره شوری – آیه 5 : نزدیک است که آسمانها برفراز یکدیگر درهم شکنند.           
The heavens are almost rent asunder from abovethem…      
شاید بتوان معنی و مفهوم دیگری را که از این آیه برداشت می شود تفسیر الهی سایشجهان های همسایه به یکدیگر و به وجود آمدن نقطه سرد –
cold spotدانست.          


بهنام خدای مهربان

multiverse and extra dimensions (6)

اشاره به آفرینشو خلقت با دودست -  

در قرآن کریم اشاره شده که خداوندتعالی امرخلقت(انسان) را با دو دست به انجام رسانیده است. بدیهیست که خداوند صاحب جسم نیستو اگر اشاره به حضور دو دست الهی در امر خلقت شده نوعی کنایه، استعاره و یا تمثیلاست!         
شاید بتوان در مورد خلقت و آفرینش اولیه، نقش دو دست الهی را متوجه امر پرس وبرنامه ریزی نمود؛         
یعنی درواقع 2 فرآیند موازی و همزمان با یکدیگر توسط خداوند به انجام رسیده که یکیاز آنها پرس ابربدون جرم یا همان
massless cloudبوده است و دیگری نیز انجام برنامه نویسی.           

قیامت و جهان هایموازی -   
سؤالی که درخصوصپایان جهان های موازی به ذهن متبادر می گردد اینست که؛       
آیا فرجام این عوالم هفتگانه نیز از یک سازوکار مشابه پیروی می نماید!؟                 
باید بعنوان پاسخ چنین گفت ؛  
همانگونه که سابقاً نیز اشاره شد درجهان خلق شده توسط خداوند، هیچ کمیتی پایدارنیست و تمام مخلوقات الهی (در قالب جزء و کل) از قانون "تولد – حیات -مرگ" پیروی می نمایند، چه یک ذره کوانتمی و چه یک کهکشان غول پیکر !                    
بدیهیست که تحت این فرآیند(اجرای قانون آنتروپی برای کل عالم) خود عالم هستی واجزاء آن -که عوالم هفتگانه یا همان
multiverseباشند – نیز نهایتاً نابود خواهند گردید. اما از دیدگاه این مقاله اینطور پیشنهادمی گردد که آغاز فرآیند تخریب و نابودی برای هر 7 هفت جهان موازی همزمان آغازگردد.     
همانطور که اشاره شد در مرحله پرس، هر جهانی نسبت به جهان زیرین یک دور کمتر را طیمی کند بنابرین در مرحله رفلکس این دور تاخیر برای جهان های موازی جبران می گرددچراکه مترادفاً در مرحله رفلکس، هرجهانی نسبت به جهان زیرین خود یک دور کمتر را میبایست طی نماید؛                
اگر مرحله رفلکس را برای جهان موازی اول(
(universe1 هشت مرتبه در نظر بگیریم، در دوراول رفلکس جهان موازی اول، جهان موازی دوم(universe2)توسط خداوند فشرده(پرس) می گردد بنابرین:      
دور دوم رفلکس جهان موازی اول(
(universe1 و دور اولرفلکس جهان موازی دوم(universe2)هماهنگ خواهند بود با مرحله پرس جهان موازی سوم(universe 3).             
دور سوم رفلکس
universe 1 ودور دوم رفلکس 2universe  و دور اول رفلکس universe 3 با مرحله پرس universe 4هماهنگ هستند.
دور چهارم رفلکس
un1 ودور سوم رفلکس  un2و دور دوم رفلکس  un3و دور اول رفلکس  un4با مرحله پرس  un5هماهنگ هستند.  
دور پنجم رفلکس
un1 ودور چهارم رفلکس  un2و دور سوم رفلکس  un3و دور دوم رفلکس  un4و دور اول رفلکس  un5با مرحله پرس  un6هماهنگ هستند.     
دور ششم رفلکس
un1 ودور پنجم رفلکس  un2و دور چهارم رفلکس  un3و دور سوم رفلکس  un4و دور دوم رفلکس  un5و دور اول رفلکس  un6با مرحله پرس  un7هماهنگ هستند.             
و به همین ترتیب نیز نهایتاً ادوار نهائی مرحلهرفلکس برای هر 7 جهان موازی با یکدیگر هماهنگ خواهد بود؛         
دور هفتم رفلکس
un1 ودور ششم رفلکس  un2و دور پنجم رفلکس  un3و دور چهارم رفلکس  un4و دور سوم رفلکس  un5و دور دوم رفلکس  un6و دور اول رفلکس  un7با یکدیگر هماهنگ هستند.     
دور هشتم رفلکس
 un1و دور هفتم رفلکس  un2و دور ششم رفلکس  un3و دور پنجم رفلکس  un4و دور چهارم رفلکس  un5و دور سوم رفلکس  un6و دور دوم رفلکس un7 نیزبا یکدیگر هماهنگ هستند.
بنابرین با این فرض، مرحله س و تعادل و ورود به فاز نهائی(فرآیند تخریب ونابودی) برای تمامی جهان های موازی همزمان خواهد بود.     


به نام خدای مهربان

multiverse and extra dimensions (5)

جهان های موازی وپیچیدگی ساختاری -       
پیشنهاد می گردد که سازوکار بنیادی هرجهانی از لحاظ پیچیدگی ساختار، با تعدادگردش(دوران) آن در مرتبه پرس نسبتی مع داشته باشد؛     
بدین معنی و مفهوم که هرچه تعداد ادوار گردش
massless cloud در مرتبه پرس بیشتر بوده باشدساختار بنیادی آن دارای پیچیدگی کمتری است و هرچه تعداد ادوار گردش massless cloud در مرتبه پرس کمتر باشد، ساختاربنیادی آن دارای پیچیدگی بیشتری است.   



به نام خدای مهربان

multiverse and extra dimensions (4)

فصل دوم) ساز و کار کلیجهان های موازی -           

در مقاله "کد فاینال" پیشنهاد شده بود که؛        
خداوند یگانه، ابری بدون جرم -موسوم به
cloud massless- را پرس می نماید و حین فرآیندپرس(و بموازات آن) فرآیند برنامه ریزی را نیز به انجام می رساند، بنابرین در مرتبهرفلکس یا عکس العمل –زیر سایه برنامه ریزی الهی - جهانی شکل گرفته و پدید می آیدکه ما به آن universe  می گوئیم.      


به نام خدای مهربان

multiverse and extra dimensions (3)

فصل اول) جهان های موازی یاآسمانهای هفتگانه -                    
بحث اصلی این مقاله -پس از مقدمه- با این سوالآغاز می گردد که؛    
آیا طبق نظر دانشمندان، تعداد بی شمار جهان موازی در عالم هستی وجود دارد!؟        
به نظر می رسد که پاسخ این سوال از دیدگاه یگانه آفریننده جهان هستی –حضرت اللهجل جلاله- منفی باشد.         
چراکه خدایتعالی که قطعاً پدیده آورنده این سیستم است درخصوص تعداد این عوالم(جهانهای موازی)، در کتب الهی  به عدد 7 اشارهنموده است.    
در قرآن آیاتی موجود است که درآنها به تعداد افلاک(آسمانها یا همان جهان هایموازی) به شکل صریح و روشن اشاره شده است؛      

"سماوات سبع"


آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

Derek's game فرهنگ موضوع آزاد موسسه علمی - تحقیقاتی چشم انداز هزاره سوم ملل شهدای دزآور rawimume سیستمهای کنترل دیجیتال هوشمند Digital Intelligent Control Systems Eve's collection Buy NHL Wholesale Detroit Red Wings Jerseys, Get Free Shipping. اهل بیت علیهم السلام «ثقل اصغر»